در هفتههای اخیر، پروژه NEAR Protocol مجدداً توجه رسانهها و تحلیلگران را به خود جلب کرده است. این پروژه که با تمرکز بر مقیاسپذیری، کاربرپسندی و پشتیبانی از اپلیکیشنهای غیرمتمرکز (dApps) طراحی شده، حالا با انتشار آپدیتهای کلیدی در حوزه Chain Abstraction و تقویت همکاری با دیگر لایهیکها، در مسیر رشد فنی قابل توجهی قرار دارد.
یکی از مهمترین رویدادهای اخیر، معرفی ویژگی جدید “chain signatures” بود که امکان تعامل کاربران با چندین شبکه بلاکچینی مختلف را از طریق یک کیف پول واحد و یکپارچه فراهم میکند. این مفهوم که گام بلندی در مسیر «بلاکچین نامرئی» است، NEAR را به یک زیرساخت حیاتی در اقتصاد چندزنجیرهای آینده تبدیل میکند.
از سوی دیگر، توجه سرمایهگذاران نهادی و پروژههای دیفای به NEAR نیز افزایش یافته است؛ اخیراً پلتفرمهایی مانند Orderly Network، Kampai Finance و Ref Finance سرمایهگذاریهای جدیدی را اعلام کردهاند. این اتفاقها در حالی رخ میدهند که دادههای زنجیرهای (on-chain) نیز نشاندهنده رشد تدریجی کاربران فعال و حجم تراکنشها هستند.
در مجموع، چشمانداز فاندامنتال برای NEAR مثبت ارزیابی میشود و این بستر آمادهی نقشآفرینی جدیتری در رالی صعودی آتی است. با این پیشزمینه، به تحلیل تکنیکال دقیق آن در تایمفریمهای بالاتر میپردازیم.
در این تحلیل تلاش کردهایم براساس پرایس اکشن و سبک رفتارشناسی قیمت، به بررسی ساختار حرکتی رمزارز NEAR بپردازیم. تمرکز اصلی ما در این بررسی، روی نواحی معاملاتی در تایمفریمهای بالا خواهد بود. پیشتر نیز این رمزارز را مورد تحلیل قرار داده بودیم، اما این بار قصد داریم از زاویهای جدید و فارغ از پیشفرضهای گذشته، به ساختار فعلی بازار آن نگاه کنیم.
در تایم روزانه، یک حرکت صعودی آرام و پیوسته را مشاهده میکنیم که در حال حاضر در ناحیهای از درجا زدن کندلی قرار گرفته است. این رفتار، که نشانهای از تردید یا تجمیع سفارشها پیش از تصمیمگیری بزرگ بازار است، میتواند مبنای مناسبی برای تحلیل ورود و خروج ما باشد. اکنون، هدف این است که یک گره حمایتی و یک گره مقاومتی نزدیک به قیمت جاری را مشخص کرده و در زمان رسیدن قیمت به هر یک از آنها، با استفاده از ابزار تریگرلاین، سیگنال ورود یا خروج از معامله را اخذ کنیم.
قیمت در حال حاضر در انتهای یک گره معاملاتی مهم قرار گرفته و به آن نفوذ کرده است. بر اساس ساختار قبلی، و تحلیلی که در گذشته بر مبنای الگوهای روند و لگهای حرکتی انجام داده بودیم، هنوز دلیلی جدی برای تغییر دیدگاه صعودی نسبت به قیمت نمیبینیم. البته باید احتمال اصلاح یا عقبنشینی کوتاهمدت برای تجدید انرژی بازار را هم در نظر گرفت. این احتمال وجود دارد که قیمت ابتدا کمی به عقب برگردد، پیش از آنکه دوباره روند صعودی خود را از سر بگیرد.
در این شرایط، با رسم یک تریگرلاین نزولی و صبر برای دریافت تأییدیه شکست آن، میتوان در موقعیت اصلاحی وارد معامله شد. تأکید میشود که در این سبک، ورود ما صرفاً زمانی مجاز است که ساختار تریگر در تایم تریگر شکسته شده و کندل تأییدی مناسب ایجاد شود. این تأییدیه، ریسک ورود را به شدت کاهش میدهد و ما را از ورودهای هیجانی در امان نگه میدارد.
از طرف دیگر، اگر فرض کنیم که قیمت قصد دارد پس از نفوذ فعلی، در یک حرکت موجدار پایینتر نیز نفوذ کند، آنگاه باید لگ صعودی اخیر را به دقت بررسی کرده و نقاط کلیدی آن را با ابزار فیبوناچی مشخص کنیم. در اینجا دو گره مهم برای ما اولویت دارند:
گره ۳۳ درصد فیبوناچی که معمولاً گره تصمیمگیری است.
گره ۵۰ درصد لگ که ناحیهی کلیدی برای تغییر جهت یا شکست محسوب میشود.
در صورتی که قیمت بتواند این نواحی را اینگالف کرده و در زیر آنها تثبیت شود، ذهنیت ما نیز نسبت به ساختار بازار تغییر خواهد کرد. اما در سناریوی پایه، همچنان ساختار را صعودی در نظر میگیریم و به محض نزدیک شدن قیمت به این سطوح، در صورت دریافت تریگر معتبر، وارد پوزیشن خواهیم شد.
دقت شود که روند صعودی فعلی ممکن است دچار نوسانات کوتاهمدت شود، اما آنچه تحلیل را از دام اشتباه نجات میدهد، توجه به تاییدهای پرایس اکشنی است. در تایم تریگر، هرچه شکست تریگرلاین با حجم بالاتر و کندلهای قویتری همراه باشد، اعتبار سیگنال افزایش مییابد. همچنین، وجود الگوهایی مثل کندلهای پوشا (Engulfing) یا پینبار در نواحی کلیدی، شانس موفقیت ورود را بالا میبرد.
اکنون که تحلیل به نواحی برگشتی رسیده، وظیفه ما به عنوان معاملهگر رفتاری این است که سناریوها را از قبل آماده کنیم. اگر قیمت در گره حمایتی دچار برگشت شود، میتوان انتظار حرکت تا ناحیه مقاومتی بالاتر را داشت. در این صورت نیز، با رسم تریگرلاین در اصلاحهای داخل موج صعودی، امکان ورود در نقاط بهینه فراهم خواهد بود.
همچنین اگر ساختار اصلاحی ادامهدار شد، باید بررسی کنیم که آیا الگویی مانند فلت یا پرچم در حال شکلگیری است یا نه. در اینگونه موارد، شکست محدودهی تراکم پس از مدت زمان مشخص، نشانهای برای ورود خواهد بود.
در مجموع، تحلیل فعلی با تمرکز بر ساختار قیمت، نواحی فیبوناچی، شکست تریگرلاین و تاییدیه کندلی، تلاش دارد تصویری چندلایه از موقعیت فعلی NEAR ارائه دهد. اگرچه جهت کلی بازار مثبت ارزیابی میشود، اما معامله در این ساختارها نیازمند دقت بالا، مدیریت سرمایه حرفهای و صبر برای ورود در تایم مناسب است.
نظرات کاربران (0 نظر)
در بحث پیرامون این مقاله شرکت کنید.