رمزارز ترون (TRX)، یکی از پروژههای برجستهی دنیای بلاکچین، با هدف ایجاد بستری غیرمتمرکز برای اشتراکگذاری محتوا و توسعه برنامههای غیرمتمرکز (DApps) پا به عرصه گذاشت. این پلتفرم که در سال ۲۰۱۷ توسط جاستین سان تأسیس شد، به دلیل کارمزدهای پایین، سرعت بالای تراکنشها و مقیاسپذیری قابلتوجه، جایگاه ویژهای در اکوسیستم کریپتو کسب کرده است. اخیراً، ترون توانسته نقاط عطف قابل توجهی را به ثبت برساند؛ از جمله در ماه مه ۲۰۲۵، حجم انتقال ماهانه این شبکه به رکورد تاریخی جدیدی رسید و توانست با ثبت ۷۳.۸ میلیارد دلار گردش استیبلکوین USDT، اتریوم را پشت سر بگذارد. این موفقیت همراه با رشد ۳۴ درصدی حجم تراکنشها نسبت به ماه گذشته، نشاندهنده افزایش فعالیت کاربران و اعتماد عمومی به این شبکه است. همچنین، همکاری استراتژیک با MoonPay در ۷ مه ۲۰۲۵، دسترسی کاربران آمریکایی به TRX را تسهیل کرده و این توکن را در بیش از ۱۳۰ صرافی با ارزش بازار بالای ۲۶ میلیارد دلار قرار داده است. از طرفی، ادغام زیرساختی با Chainlink برای بهرهگیری از اوراکلهای قیمتی، باعث تقویت موقعیت ترون در حوزه DeFi شده و موجب رشد ۳.۴ میلیارد TRX در TVL شبکه گردیده است. با این حال، چالشهایی مانند مذاکرات حقوقی جاستین سان با SEC و نقل و انتقالات مشکوک ۸.۷ میلیارد TRX توسط TronDAO که شائبهی فروش سازمانی ایجاد کرده، همچنان میتوانند بر روند قیمتی تأثیر بگذارند.
در ادامه، با تکیه بر روش پرایساکشن و تحلیل رفتارشناسی قیمت، تلاش میکنیم ساختار تکنیکالی ترون را بررسی کرده و نواحی کلیدی ورود و خروج را مشخص کنیم.
در تحلیل قبلی TRX در تایمفریم روزانه، اشاره کرده بودیم که پس از یک حرکت شارپ، قیمت وارد فازی فشرده شد که میتوانست نشاندهنده فاز تسویه و تجمیع نقدینگی باشد. ناحیهی گرهی آخر از اولین گام حرکتی را بهعنوان ناحیهای مهم شناسایی کردیم. اگر این ناحیه اینگلف میشد، سناریوی نزولی تقویت میگردید، و در صورت واکنش بدون اینگلف، ذهنیت صعودی موقت در دستور کار قرار میگرفت.
پس از برخورد به این ناحیه، چند پیوت جدید نیز تشکیل شدند که نقاط بازگشتی (RTP) آنها میتوانستند محل مناسبی برای ورود باشند. حال برای بررسی ساختار بزرگتر، به تایمفریم ماهانه رجوع میکنیم.
در تایم ماهانه، پس از ریجکت قیمت از سقف تاریخی با شدویی بلند، شاهد فشردگی در حرکت قیمت هستیم. با استفاده از ابزار فیبوناچی، سطح ۵۰٪ از کندل لانگشدو را بهعنوان ناحیهی مستعد ورود علامتگذاری میکنیم. سپس در تایمفریم تریگر به دنبال گرههای قیمتی قابل اتکا میگردیم.
در تایم تریگر، گرهی اول که همان اولین پولبک به سمت پیوت اصلی (RTP) است را شناسایی میکنیم. این ناحیه کندل دارای رنگ مخالف روند نیز هست که شناسایی آن را راحتتر می:ند. قیمت در قالب کانالی صعودی و فشرده به سمت این ناحیه در حال حرکت است که نشانهای از تجمیع و احتمال جهش قیمتی در آینده است.
در همین تایم، شاهد شکلگیری یک پیوت لانگشدو دیگر هستیم که قیمت به آن نزدیک شده و احتمال واکنش مجدد وجود دارد. با توجه به نزدیکی قیمت به انتهای کانال و تراکم گرههای قیمتی، احتمال liquidity hunt یا شکار نقدینگی بالا میرود. بنابراین، برای کاهش ریسک، استفاده از تریگرلاین جهت تعیین نقاط امن ورود پیشنهاد میشود.
در ساختار اخیر، قیمت پس از تکمیل الگوی Three Drives موفق به شکست تریگرلاین شده و ناحیه FTC حاصل از این شکست میتواند بهعنوان یک نقطه ورود مطمئن در نظر گرفته شود. در این شرایط، میتوان یا اردر را در این ناحیه قرار داد و منتظر فعال شدن آن ماند، یا در بازار اسپات وارد خرید شد، مشروط بر آنکه روند صعودی و خط روند فعلی نقض نشوند.
نظرات کاربران (0 نظر)
در بحث پیرامون این مقاله شرکت کنید.