در روزهای اخیر، رمزارز Chainlink (LINK) با قدرت در حال جلب توجه فعالان بازار بوده است. افزایش استفاده از اوراکلهای غیرمتمرکز آن در اکوسیستم دیفای، رشد مشارکتهای استراتژیک با پروتکلهایی همچون Base، Optimism و Avalanche، و توسعه پیوستهی راهکار انتقال بینزنجیرهای CCIP، از جمله عوامل بنیادیای هستند که موجب افزایش تقاضا و تقویت جایگاه این پروژه شدهاند. بهویژه آنکه کاهش عرضه در صرافیها، همراه با رشد آدرسهای فعال، نشاندهندهی میل بازار به انباشت است. این تحرکات، از منظر آنچین، اعتبار سیگنالهای صعودی را افزایش دادهاند. در چنین بستری، تحلیل رفتار قیمت میتواند ما را در شناسایی فرصتهای معاملاتی با ریسک پایین یاری دهد.
در این تحلیل تلاش کردهایم با تکیه بر مفاهیم رفتارشناسی قیمت و پرایس اکشن خالص، نگاهی دقیق به ساختار حرکتی رمزارز LINK داشته باشیم و در صورت امکان، نواحی بالقوه برای ورود و خروج را شناسایی کنیم.
پیشتر، بدون پیچیدهسازی تحلیل، اشاره کردیم که در محدودهی ۵۰٪ لانگشدو یک کندل مهم، گرهای کلیدی پیدا کردیم و آن را مشخص نمودیم. قیمت پس از برخورد به آن ناحیه واکنش نشان داد و به سمت تارگتهای از پیش تعیینشده حرکت کرد و آنها را محقق ساخت.
در نمای ماهانه، بهطور کلی به نظر میرسد در فاز دوم یک حرکت صعودی و مرحله اسپایک (حرکت شارپ یک تکه) قرار داریم. اما اگر صرفاً آخرین لگ قیمتی را در نظر بگیریم، متوجه میشویم که قیمت اکنون در محدودهی یک پیوت حساس قرار دارد. برای درک بهتر رفتار آتی قیمت، با ترسیم فیبوناچی اصلاحی، گرههای مقاومتی و حمایتی پیشرو را علامتگذاری میکنیم تا بتوانیم بررسی کنیم که در تقابل بین این نواحی، کدامیک تأثیر بیشتری بر روند خواهد داشت.
نخستین گره مهم، محدودهی ۳۳٪ فیبوناچی بود که قیمت با عبور قاطع از آن، آن را عملاً حذف کرد و از نظر ساختار بازار، سیگنالی از تشکیل یک پیوت برگشتی صادر شد. در ادامه، گره ۵۰٪ و در نهایت گره RTP که به عنوان پیوت بالایی و سقف ساختاری تلقی میشود، بر سر راه قیمت قرار دارند.
در حال حاضر، قیمت به گرهی ۵۰٪ رسیده و به آن واکنش نشان داده است. اصلاح فعلی را میتوان نوعی بازگشت به پیوت تلقی کرد که اغلب در ساختارهای بازگشتی و ادامهدهنده مشاهده میشود. در این مرحله، ناحیهی FTC (First Technical Contact) را میتوان مشخص کرد. با رسیدن قیمت به این ناحیه، میتوان واکنش آن را با گرفتن تریگر در تایم تریگر سنجید.
برای تایید ورود، به تایمفریم پایینتر رفته و با ترسیم تریگر لاین، منتظر شکست آن میمانیم. هر بار که قیمت موفق به شکست تریگر لاین شود، این امکان وجود دارد که وارد پوزیشن معاملاتی شده و در راستای موج حرکتی قیمت تا تارگت مورد نظر پیشروی کنیم. در این مسیر، خط روند صعودی بهعنوان حد ضرر عمل میکند و با شکست آن، نشانهای از ضعف ساختار و سیگنال خروج از معامله صادر میشود.
نکتهی کلیدی اینجاست که تا زمانی که گرهها اینگلف نشده یا بهصورت واضح حذف نگردیدهاند، اعتبار آنها باقی خواهد ماند و میتوان بر اساس واکنش قیمت به این نواحی، تحلیلها و تصمیمهای معاملاتی را شکل داد.
و در نهایت، در هر یک از این گرهها نیز با گرفتن تریگر مناسب میتوان وارد معامله شد؛ بهویژه اگر این تریگر با نشانههایی همچون کندلهای برگشتی قوی یا واگراییها در اندیکاتورها همراه باشد.
نظرات کاربران (0 نظر)
در بحث پیرامون این مقاله شرکت کنید.