در روزهایی که بازار رمزارزها با موجی از اخبار ضدونقیض دستوپنجه نرم میکند، اتریوم همچنان بهعنوان یکی از ستونهای اصلی این بازار، زیر ذرهبین تحلیلگران و سرمایهگذاران قرار دارد. پس از پذیرش ETFهای بیتکوین در اوایل ۲۰۲۴، حالا نوبت اتریوم رسیده که منتظر تصمیم نهایی SEC دربارهی ETFهای مبتنی بر آن بماند. هرچند تأخیرهایی در این مسیر وجود داشته، اما جو کلی بازار نسبت به تصویب نهایی خوشبین است.
از سوی دیگر، در هفتهی اخیر، مشاجره لفظی میان دونالد ترامپ و ایلان ماسک در رسانهها و شبکههای اجتماعی سروصدای زیادی به پا کرده است. اگرچه این حواشی مستقیماً تأثیر فوری بر نمودار ETH نداشتهاند، اما در فضای روانی بازار و سرمایهگذاران بیتأثیر نیستند. وقتی دو چهرهی برجسته با دیدگاههایی دربارهی آیندهی کریپتو تقابل میکنند، تحلیلگران نیز باید بهدقت رفتار قیمت را رصد کنند تا از تغییر جهتهای ناگهانی غافل نشوند.
در این مدت از تحلیل نوشتن دربارهی اتریوم برحذر بودم. دلیلش را هم دقیق نمیدانم. شاید بهخاطر پیچیدگی نمودار یا حساس بودن حرکات اخیر آن. اما این بار تصمیم گرفتم بهسراغش بروم و بر پایهی تحلیلهای پیشین، مبتنی بر پرایس اکشن و سبک رفتارشناسی قیمت، نگاهی به نمودار ETH بیندازم و نواحی کلیدی و آیندهی احتمالی آن را بررسی کنیم.
در تایم فریم ماهانه هستیم و ترجیح میدهیم بهجای بررسی تمام گذشتهی نمودار، تمرکز را بر آخرین لگ قیمتی بگذاریم. در این لگ نزولی، اتریوم حدود ۶۷ درصد از ارزش خود را از دست داد. در انتهای این روند نزولی، یک کندل لانگشدو شکل گرفت که میتواند نشانهای از تشکیل پیوت باشد. بدون تحلیل خاصی، همان محدودهی ۵۰ درصد کندل لانگشدو بهعنوان ناحیهی ورود احتمالی مطرح میشود، ولی قیمت به آن ناحیه بازنگشت.
با ترسیم فیبوناچی روی این لگ، گرههای مهمی مثل یکسوم، ۵۰ درصد، ناحیهی RTP و پیوت نهایی مشخص شدند. برای دقت بیشتر، تایمفریم را کاهش میدهیم و به تایم پایینتر میرویم. در اینجا گرهی RTP واضح است و ناحیهی ۵۰ درصد کندل لانگ نیز بهتر دیده میشود. قیمت در حال حاضر با یکی از همین گرهها درگیر است و میتوان گفت که در یک فاز بلاتکلیفی بهسر میبرد. بازار در حال سنجش قدرت عرضه و تقاضاست.
در ادامه، گرهی ۵۰ درصدی که در تایم ماهانه دقیق مشخص نبود را در تایم پایینتر شناسایی میکنیم. یک پاسکاری کندلی در آن ناحیه وجود دارد که آن را بهعنوان سطح معتبر در نظر میگیریم. نواحی معاملاتی ما با این دادهها شکل میگیرد. در این فاز، لازم است بررسی کنیم که آیا بازار به سمت یکی از این گرهها واکنش نشان میدهد یا نه.
در تایم تریگر، نوسانات درون یک محدودهی رنج قابل مشاهده است. در واقع بعد از یک حرکت اسپایکی، حالا بازار وارد فاز استراحت یا اصطلاحاً نفسگیری شده است. تا زمانی که قیمت به زیر عدد ۲۳۱۹ دلار نفوذ نکند، ذهنیت ریزشی نداریم.
در این فضا میتوان در کرانههای این رنج بهصورت مشروط وارد معامله شد: بای در کف و سل در سقف، به شرطی که ستاپ مناسب و شکست تریگرلاین را داشته باشیم.
در تایم دبلتریگر نیز اگر تریگرلاینها را ترسیم کنیم، میتوانیم نقاط ورود خوبی پیدا کنیم. البته ممکن است در این مسیر یکی دو بار استاپ بخوریم، اما در کل نسبت سود به ضرر (RR) معاملات موفق، زیانها را جبران میکند. مهم است که اگر شکست تریگرلاین را ملاک ورود قرار میدهیم، حد ضرر را پشت آخرین پیوت بگذاریم، تا فضای تنفس مناسبی برای معامله باقی بماند.
تا زمانی که اتریوم در این فاز خنثی باقی مانده و گرهی نگهدارندهی آن که بهنوعی بیس فلگ محسوب میشود را نشکسته، ذهنیت ریزشی قوی نداریم. در واقع، اگر قیمت از این ناحیه به سمت بالا حرکت کند، میتوان انتظار یک گام صعودی تازه را داشت. این سناریو بهویژه با حمایت اخبار مثبت از ETFها میتواند تحقق پیدا کند.
جمعبندی
در حال حاضر، اتریوم در یک وضعیت بسیار کلیدی قرار دارد؛ نه در سقف است و نه در کف. بازار در حال تصمیمگیری برای حرکت بعدی است و هر حرکتی که در روزهای آینده شکل بگیرد، میتواند سرنوشت میانمدت آن را تعیین کند. با رصد دقیق نواحی معاملاتی، گرههای تصمیمگیر و تریگرهای معتبر، میتوان با استراتژیهای دقیق و ریسک مدیریتشده وارد بازار شد و از فرصتهای پیشرو استفاده کرد.
نظرات کاربران (0 نظر)
در بحث پیرامون این مقاله شرکت کنید.