رمزارز مِتیس (Metis) یکی از پروژههای لایه دوم قدرتمند مبتنی بر اتریوم است که با هدف افزایش مقیاسپذیری، کاهش کارمزدها و بهبود تجربه کاربران، توسعه یافته است. متیس از فناوری Optimistic Rollups بهره میبرد و یکی از معدود پروژههاییست که در تلاش است یک اکوسیستم کامل شامل DAOها، دیفای، NFTها و Web3 را بهصورت بومی در بستر خود پیادهسازی کند.
یکی از ویژگیهای برجستهی این شبکه، قابلیت ساختاردهی به سازمانهای غیرمتمرکز (DAO) با فرآیندی ساده، مقیاسپذیر و پرسرعت است. همچنین با توجه به طراحی خاص خود، به پروژهها امکان میدهد تا روی لایهی دوم اتریوم بدون نیاز به دانش فنی پیچیده، اپلیکیشنهای خود را راهاندازی کنند. توکن حاکمیتی این شبکه، METIS نام دارد و برای پرداخت کارمزدها، شرکت در رأیگیریها و مشارکت در پروژههای لایهدومی استفاده میشود.
با وجود فراز و فرودهایی در بازار، METIS توانسته توجه سرمایهگذاران بنیادی و همچنین تریدرهای تکنیکال را جلب کند. همین نکته باعث شده بررسی ساختار قیمتی آن، هم از منظر روانی و هم تکنیکالی، ارزش بالایی داشته باشد.
در این تحلیل تلاش کردهایم بر پایهی اصول پرایس اکشن و با بهرهگیری از مفاهیم رفتارشناسی قیمت، ساختار نموداری متیس را بررسی کنیم و در صورت امکان، نواحی معاملاتی با احتمال بازگشت یا شکست را شناسایی نماییم.
در نمای اولیه نمودار، یک حرکت شارپ نزولی دیده میشود که با قدرت زیادی ادامه یافته و در انتها با ظهور یک کندل لانگ شدوی معکوس مواجه شدهایم. این کندل که در یکسوم پایانی خود بسته شده، نشانهای از احتمال تشکیل پیوت معکوس و پایان روند نزولی محسوب میشود.
اگر بخواهیم با نگاه ستاپمحور به این ساختار نگاه کنیم، میتوان گفت ناحیهی ۵۰٪ کندل لانگ شدو، از لحاظ روانی و تکنیکی، محل مناسبی برای ورود به معاملهی خرید (Buy) است؛ زیرا احتمال جذب نقدینگی و ورود خریداران در این سطح بالاست.
در ادامه، با بهکارگیری ابزار فیبوناچی، گرههای قیمتی و نواحی احتمالی واکنش را مشخص کردهایم. یکی از مهمترین گرهها، گره یکسوم لگ ریزشی است که بهلحاظ رفتارشناسی قیمت، معمولاً ناحیهی حیاتی بهشمار میرود. محدوده گرهها را علامت میزنیم و برای تعیین دقیق آنها به تایم پایینتر میرویم.
در تایمفریم پایینتر، مشاهده میکنیم که گرهی یکسوم با گرهی ۵۰ درصد همپوشانی دارد. با هم همپوشانی دارند و در قالب یک ناحیهی همگرایی قیمتی (Cluster Zone) شناخته میشوند. در بالا، گره RTP نیز شناسایی شده که میتواند در آینده مقاومت کلیدی باشد.
در سمت مقابل، در پایینترین قسمت نمودار، ناحیهی سبزرنگ RTP پیوت پایین قابل مشاهده است که در گذشته ناحیه برگشت قیمت بوده و حالا بهعنوان حمایت مهم شناخته میشود.
از آنجا که هنوز گرهی یکسوم بهطور کامل تأیید نشده و قیمت همچنان در فاز اصلاح یا تردید قرار دارد، ذهنیت اصلی تحلیل، ادامهی ریزش است. در این سناریو، پیوت معکوس را بهعنوان پولبک به روند نزولی در نظر میگیریم. با این حال، در صورت تأیید واکنش قیمتی، میتوان در همان ناحیه به دنبال تریگرهای ورود به پوزیشن بود.
مثلاً در تصویر تحلیل، چون قیمت در ناحیهی سبزرنگ قرار گرفته، شکست خط روند نزولی کوتاهمدت بهعنوان تریگر ورود به معاملهی خرید شناخته میشود. در مقابل، اگر قیمت نتواند خود را بالای این ناحیه تثبیت کند و خط روند صعودی فرضی شکسته شود، سیگنال خروج از پوزیشن صادر خواهد شد.
با این نگاه رفتاری، ما میتوانیم در هر دو سمت بازار (صعودی یا نزولی) و در هر دو ناحیهی کلیدی، بهدنبال موقعیتهای مناسب برای ورود باشیم، به شرطی که تریگرهای ورود معتبر شناسایی شوند و با منطق ساختاری قیمت هماهنگ باشند.
نظرات کاربران (0 نظر)
در بحث پیرامون این مقاله شرکت کنید.