تحلیل رمزارز Turbo (۱۸م خرداد)

در این تحلیل، نگاهی ترکیبی به رمزارز Turbo داشته‌ایم؛ رمزارزی که در دسته‌ی پروژه‌های میم‌کوینی قرار می‌گیرد، اما به‌واسطه‌ی نحوه‌ی لانچ منحصربه‌فرد و رویکرد اجتماع‌محورش، توانست جایگاه قابل‌توجهی در مدت زمان کوتاه میان کاربران پیدا کند. توربو بر بستر شبکه‌ی اتریوم و با استاندارد ERC-20 توسعه یافته است و برخلاف پروژه‌های دارای پشتوانه‌ی فنی یا توسعه‌ی کاربرد مشخص، بیشتر به‌واسطه‌ی پویایی جامعه، حمایت روانی سرمایه‌گذاران و فضای پرهیاهوی شبکه‌های اجتماعی رشد کرده است.

از منظر فاندامنتال، این پروژه وابسته به ترندهای بازار، توییت‌های افراد تأثیرگذار و جریان‌های روانی سرمایه‌گذاران خرد است. بنابراین، رفتار قیمتی آن به‌شدت نوسانی، پرریسک اما در مواقعی سودده است. در چنین شرایطی، تحلیل تکنیکال به‌عنوان ابزار اصلی تصمیم‌گیری اهمیت بیشتری پیدا می‌کند.

برای درک بهتر ساختار قیمتی توربو، آن را در دو تایم‌فریم هفتگی و روزانه بررسی کرده‌ایم. در نمای کلی، نمودار قیمتی این رمزارز در گذشته دچار یک لگ نزولی پرقدرت شده که در انتهای آن، شاهد شکل‌گیری الگوی معروف تری‌درایو (Three Drives) بوده‌ایم. این الگو معمولاً نشانه‌ای از پایان فاز حرکتی و شکل‌گیری تسویه و کاهش میل روند قبلی است و به‌نوعی منجر به آرام‌گرفتن بازار می‌شود.

پس از شکل‌گیری الگوی مذکور، با ایجاد یک پیوت معکوس در انتهای روند نزولی، بازار نشانه‌هایی از بازگشت و آغاز فاز صعودی را نشان داده است. روند صعودی آغازشده، ابتدا با کندل‌های نسبتاً قوی همراه بوده اما در ادامه وارد یک فاز اصلاحی به‌شکل فشرده (Compression) شده است.
برای بررسی دقیق‌تر اصلاح فعلی، از ابزار فیبوناچی استفاده کرده‌ایم تا گره‌های مقاومتی و سطوح احتمالی برگشت را شناسایی کنیم. اولین سطح کلیدی در این ساختار، سطح ۵۰٪ فیبو است. ناحیه دیگر پیوت تشکیل شده در ابتدای حرکت صعودی است. برای نمایش بهتر محدوده‌ها یک تایم پایین‌تر می‌رویم.

گره ۵۰ درصد که مشخص است از پاسکاری بین دو کندل لانگ تشکیل شده است. و قیمت با شیبی کند به ان نزدیک می شود.
در ادامه، گره‌ی بعدی در پایین‌تر از گره اول و در حوالی پیوت RTP قرار دارد. این ناحیه از اعتبار بالایی برخوردار است چون قبلاً محل برگشت قیمت بوده (پولبک به خط روند شکسته شده) و حالا نقش حمایت/مقاومت را ایفا می‌کند. پایین‌تر از آن نیز، ناحیه‌ی پیوتی کلیدی قرار دارد که در تحلیل به‌عنوان کف نهایی در نظر گرفته شده است.

در صورتی که این نواحی بتوانند جلوی قیمت بایستند یا قیمت در آن ناحیه رفتاری حاکی از برگشت از خود نشان دهد، می‌تواند سیگنال اولیه‌ای برای آغاز موج صعودی جدید باشد.

در وضعیت فعلی، دو سناریو اصلی برای قیمت در نظر گرفته‌ایم:

۱. سناریوی صعودی: در صورتی که قیمت موفق نشود از این گره‌ها عبور کند و این سطح را اینگلف ننماید، می‌توان انتظار داشت که قیمت به سمت RTP پیوت نزولی در بالا حرکت کند. اولین هدف می‌تواند ناحیه‌ای باشد که در گذشته با رنگ قرمز در نمودار مشخص شده؛ گره مقاومتی مهمی که ترکیبی از RTP و پیوت تاریخی است.

۲. سناریوی اصلاحی بیشتر: اگر قیمت بتواند از گره‌های فعلی عبور کند، آنگاه احتمال اصلاح عمیق‌تر تا ناحیه‌ی پیوتی پایین‌تر وجود دارد. در این حالت، می‌توان انتظار واکنش قیمت به rtp پیوتی که قیمت را به پایین رانده داشت تا گره‌های بعدی.

اگر بخواهیم این دیدگاه تحلیل را به ستاپی پیوند بدهیم باید گفت که می‌توان برای ورود، منتظر تأیید رفتار قیمت یا به اصطلاح گرفتن تریگر در نواحی کلیدی مشخص‌شده باشند. شکست خط تریگر (Trigger Line)، تشکیل کندل برگشتی یا حتی بریک‌اوت از کانال اصلاحی می‌توانند به‌عنوان تریگرهای ورود در نظر گرفته شوند.

در نهایت، با توجه به نوسانات ذاتی رمزارز توربو و ماهیت روانی بازار هدف آن، مدیریت ریسک، استفاده از حد ضرر و تثبیت سود در سطوح کلیدی اهمیت بسیار زیادی دارد.