پروتکل Aave یکی از اصلیترین پروژههای حوزهی دیفای (DeFi) محسوب میشود که امکان وامدهی و وامگیری غیرمتمرکز را برای کاربران در بستر بلاکچین فراهم کرده است. این پروتکل ابتدا بر بستر اتریوم توسعه یافت و بهمرور زمان با گسترش به بلاکچینهایی مانند آوالانچ، پالیگان و اخیراً بیس، در مسیر تبدیل شدن به یکی از چند زیرساخت اصلی مالی غیرمتمرکز در اکوسیستم کریپتو قرار گرفته است. ویژگی منحصربهفرد Aave در استفاده از سیستم وثیقهگذاری برای مدیریت ریسک اعتباری، و همچنین امکان انتخاب نرخ بهره ثابت یا شناور، آن را به گزینهای جذاب برای سرمایهگذاران و تریدرهای حرفهای تبدیل کرده است.
در هفتههای گذشته، جامعهی حاکمیتی Aave رأیگیریهایی پیرامون گسترش به زنجیرههای جدیدی نظیر Starknet، Scroll و Linea برگزار کرده که نشاندهندهی تلاش این پروژه برای افزایش مقیاسپذیری و تعاملپذیری میانزنجیرهای است. از سوی دیگر، توسعه نسخهی جدید پروتکل (Aave v4) نیز در دستور کار قرار گرفته؛ نسخهای که قرار است با بهینهسازی مصرف گس، مدیریت بهتر وثایق، و افزودن قابلیتهای بینزنجیرهای، مسیر توسعهی آتی Aave را بازتعریف کند. با وجود کاهش نسبی حجم قفلشده (TVL) در برخی بازههای زمانی، همچنان Aave از نظر نقدشوندگی، حضور نهنگها و قابلیت استفاده در استخرهای وامدهی جزو ۵ پروژه برتر DeFi به شمار میآید.
در این تحلیل سعی کردیم بر مبنای پرایس اکشن و سبک رفتارشناسی قیمت نگاهی به رمزارز Aave بیندازیم و در بستر تکنیکال محلهایی را برای ورود در نظر بگیریم. پس از لگ ریزشی در تایم ماهانه، پیوت صعودی شکل گرفته و پس از عبور از گره یکسوم به ناحیه پنجاه درصد فعلاً واکنش داده. انتظار داریم در برگشت به پیوت که آن را ریترن تو پیوت مینامیم، بتوانیم وارد معامله شویم به امید همراهی قیمت برای صعود تا ناحیه فروش بعدی.
تصویر را در تایم میانی یعنی هفتگی میبینید. دو ناحیه برای ما حائز اهمیت است: یکی گره پیوتی یا همان ftc و دیگری گره شکست سطح استاتیک. در واقع همان ls kink و rs kink در سبک RTM. دو خط افقی میاندازیم و در تایم پایین گره را مشخص میکنیم. در تایم تریگر یعنی روزانه نواحی را مشخص میکنیم. یا با کاشتن اردر یا با گرفتن تریگر میشود وارد معامله شد.
اگر قصد استفاده از روش ست اند فورگت را داریم، باید تایم گرهها را بیابیم و با اندازهگیری ATR آنها و مقایسه با گام حرکتی، تایمفریم را بهینه کنیم. ولی اگر بخواهیم از روش دوم بهره بگیریم، میتوانیم صبر کنیم که قیمت به نواحی ما نزدیک شود و با تریگر وارد شویم؛ یا با شکلگیری پیوت در FTC آنها، یا با شکست تریگر لاین در گره اکسپت بریکاوت. مدیریت ریسک در این حالت با توجه به ساختارهای مشخصشده در تایمفریمهای بالاتر انجام میشود تا نسبت سود به زیان منطقی حفظ گردد.
به عنوان نکته، تحلیل Aave در این ساختار به ما اجازه میدهد تا بدون تکیه بر اندیکاتورهای متداول و صرفاً با مشاهده رفتار قیمت، به نقاط ورود محتمل دست یابیم. از آنجا که ساختار حرکتی قیمت معمولاً واکنشپذیری دقیقی به نواحی گرههای معاملاتی دارد،میتوان با استفاده از تریگر گرفتن برای معاملهگرانی که هنوز تسلط کافی برای شناسایی دقیق آنها را ندارند بسیار مؤثر باشد.
نظرات کاربران (0 نظر)
در بحث پیرامون این مقاله شرکت کنید.