تحلیل رمزارز POL (۱۱م خرداد)

در نیمه اول سال ۲۰۲۵، بازار رمزارزها وارد فاز جدیدی از بازتعریف ارزش پروژه‌ها شده؛ جایی که دیگر صرفاً لیبل‌هایی مثل "لایه ۱" یا "DeFi" ملاک تصمیم‌گیری نیست، بلکه معماری ماژولار، قابلیت تعامل‌پذیری (Interoperability)، و پایداری اقتصادی توکن‌ها در اولویت تحلیل‌گران قرار گرفته است. در این میان، پروژه‌ی pol که ادامه‌دهنده‌ی مسیر تحول‌یافته‌ی پالی‌گان (Polygon) است، تلاش می‌کند تا از یک بلاک‌چین صرف، به یک زیرساخت چندمنظوره برای اکوسیستم‌های اپ‌چین (AppChain) تبدیل شود.

با پیاده‌سازی مدل‌های اقتصادی جدید مانند مهاجرت توکن به pol و راه‌اندازی مکانیسم‌های staking، governance و لایه‌ی امنیتی برای زنجیره‌های دیگر، این پروژه به‌دنبال ایفای نقشی شبیه به لایه‌ی امنیتی برای زنجیره‌های مستقل است؛ مدلی که هم‌زمان از اتریوم الهام گرفته و در عین حال سعی در رفع گلوگاه‌های آن دارد.

بنابراین تحلیل pol فقط بررسی نمودار نیست؛ بلکه تفسیر حرکت قیمتی در بستری از تحولات فنی و سیاست‌گذاری توکن است. در ادامه، تلاش می‌کنیم با ترکیب رفتارشناسی قیمت و ساختار بازار، تصویر دقیق‌تری از مسیر احتمالی این رمزارز ارائه دهیم.

در این تحلیل سعی می‌کنیم با تکیه بر پرایس اکشن و سبک رفتارشناسی قیمت، به بررسی ساختار کلی رمزارز pol در تایم‌فریم‌های بلندمدت بپردازیم و در صورت امکان، محدوده‌های معاملاتی بالقوه آن را شناسایی کنیم.

پیش‌تر اشاره شد که احتمال تشکیل پیوت در تایم‌فریم ماهانه وجود دارد و این احتمال هم مطرح بود که در محدوده‌ی ۵۰ درصد لانگ شدو بتوانیم وارد موقعیت خرید شویم. با این حال، کندل بعد از کندل معکوس نتوانست تأییدیه‌ی لازم برای تثبیت پیوت را ارائه دهد.

برای مشاهده‌ی حرکت‌های یکدست‌تر و بررسی دقیق‌تر ساختار، تایم را به سطح روزانه کاهش می‌دهیم. در این تایم‌فریم، اگرچه یک کندل معکوس ظاهر شده، اما هنوز موفق نشده بالاتر از خط فرضی ۵۰ درصد لانگ شدو کلوز کند. این موضوع نشان می‌دهد که هنوز تشکیل پیوت به‌صورت کامل تأیید نشده است.

در حوالی همان محدوده‌ی ۵۰ درصد لانگ شدو، گره معاملاتی قابل‌توجهی مشاهده می‌شود که می‌تواند به‌عنوان یک منطقه‌ی مناسب برای فروش در نظر گرفته شود.

بر این اساس، انتظار داریم که قیمت، که پیش‌تر گره‌ی ۵۰ درصد یک لگ صعودی را شکسته است، به سمت گره‌های پایین‌تر حرکت کند. در این سناریو، ناحیه‌ی سبز رنگ، محدوده‌ای است که می‌توان انتظار برخورد مجدد قیمت و واکنش احتمالی را داشت.

در نهایت، در تایم‌فریم‌های پایین‌تر یا همان تایم تریگر، می‌توان با رسم تریگرلاین و ترکیب آن با تأییدیه‌های تکنیکی مانند شکست ساختار، واگرایی یا کندل‌استیک‌های برگشتی، وارد معاملات با دقت بیشتر شد.