رمزارز NEAR توکن اصلی شبکهی Near Protocol است؛ بستری لایهیک که با هدف بهبود مقیاسپذیری و کاهش هزینههای تراکنش طراحی شده است. این پلتفرم با بهرهگیری از فناوری شاردینگ دینامیک (Nightshade)، تجربهای سریع و کاربرپسند را ارائه میدهد و در حال رقابت با پروژههایی نظیر Ethereum، Solana و Avalanche است. از مزایای NEAR میتوان به توسعهپذیری بالا، ابزارهای قدرتمند برای برنامهنویسان (با پشتیبانی از زبانهای Rust و JavaScript) و جامعهی روبهرشد آن اشاره کرد.
در ماههای اخیر، با رشد اکوسیستم دیفای و NFT در بستر NEAR، شاهد افزایش فعالیت کاربران و پروژهها در این شبکه بودهایم. با این حال، مانند دیگر آلتکوینها، قیمت NEAR نیز به شدت تحت تأثیر رفتار بیتکوین و تغییرات کلان اقتصادی قرار دارد. به همین دلیل، تحلیل تکنیکال نقش کلیدی در تعیین رفتار احتمالی قیمت در آینده ایفا میکند.
در تایمفریم بلندمدت، قیمت در یک لگ نزولی قرار دارد که بیانگر فشار فروش و ساختار غالب نزولی است. برای تحلیل دقیقتر، ابتدا باید مسیرهای حرکتی گذشته و فعلی قیمت مشخص شوند. لگ صعودی قبلی نقطهی خوبی برای بررسی است. این لگ را اندازهگیری کرده و با ATR همان تایمفریم مقایسه میکنیم. نتایج نشان میدهند که این لگ متعلق به همین تایمفریم است و پس از آن برگشت قیمت را داریم. بنابراین، با تشکیل یک پیوت معتبر، باید علاوه بر مشخصسازی ناحیه پیوتی، ناحیهی RTP (Return to Pivot) را نیز شناسایی کنیم. برای سادهسازی تحلیل، از فیبوناچی استفاده میکنیم تا مسیر برگشت به پیوت را بهتر مشاهده کنیم. البته برای افزایش دقت، لازم است تایمفریم گره بررسی شود و ناحیهی آن نیز بهینهسازی گردد.
پس از بهینهسازی ناحیهی گره، به بررسی پیوت پایینی میپردازیم؛ جایی که قیمت حرکت خود را آغاز کرده و هدف بعدی نیز میتواند از آن استخراج شود. قیمت از بالا پیوت تشکیل داده، سپس با اینگلفکردن گرههای یکسوم، RTP ساخته و پس از عبور از گره ۵۰ درصد، به ریزش ادامه داده است.
لگ برگشتی جدید را اندازه میگیریم تا تشخیص دهیم متعلق به کدام تایمفریم است. اگرچه برخی اختلافها با اندیکاتورها مشاهده میشود (که احتمالاً ناشی از کمبود دیتا یا لیکوئیدیتی پایین در برخی نواحی است)، بررسی چشمی نیز کمککننده خواهد بود. در این مرحله، تحلیل ترکیبی دقیقتری شکل میگیرد.
با ترسیم پیوت بالا و مشخصسازی RTP آن، حالا یک ساختار واضح شامل پیوت بالا، RTP بالا و RTP پایین در اختیار داریم. این ساختار اطلاعاتی غنی برای ورود به تایمفریم پایینتر جهت گرفتن تریگر فراهم میکند.
با تکمیل تحلیل تایم بالا، وارد تایمفریم روزانه میشویم. در این تایم، قیمت در یک کانال نزولی در حال حرکت است و خود را به سمت ناحیهی تقاضا (دیمند) میرساند. با توجه به موقعیت فعلی قیمت، دو نوع ستاپ قابل بررسی است:
ستاپ مگنتی: ورود در جهت حرکت قیمت به سمت ناحیه دیمند.
ستاپ ماهیتی: ورود بر اساس واکنش قیمت از همین ناحیه.
برای ورود ایمنتر، میتوان از ترسیم تریگرلاین و تعیین نقطهی ورود در گرهی اکسپت بریکاوت استفاده کرد. این نواحی در تصاویر مشخص شدهاند و ترکیب آنها با تاییدیههای حجمی یا کندلی، میتواند ریسک معامله را کاهش دهد.
نظرات کاربران (0 نظر)
در بحث پیرامون این مقاله شرکت کنید.