جنگ گره‌ها

تحلیل تکنیکال PAXG یا همان PAX Gold - نزولی
PAXG توکن پشتوانه‌دار طلایی است که توسط شرکت معتبر Paxos Trust عرضه شده. هر واحد از این توکن معادل یک اونس طلای فیزیکیِ واقعی است که در خزانه‌های امن لندن نگهداری می‌شود. برخلاف بیشتر رمزارزها که ارزششان بر اساس عرضه و تقاضای بازار کریپتو تعیین می‌شود، ارزش PAXG به‌طور مستقیم با قیمت جهانی طلا همبستگی دارد. این ویژگی، PAXG را به گزینه‌ای جذاب برای کسانی تبدیل کرده که به دنبال ترکیب امنیت دارایی‌های فیزیکی با مزایای تکنولوژی بلاک‌چین هستند.

اما در کنار این ثبات نسبی، باید به این نکته نیز توجه داشت که معاملات PAXG در بازارهای آزاد رمزارز، تحت تأثیر احساسات، نقدینگی، و رفتار معامله‌گران تکنیکالی قرار می‌گیرد. همین موضوع باعث می‌شود که تحلیل‌های پرایس‌ اکشنی و بررسی رفتار قیمت، همچنان برای این دارایی ارزشمند باشند. در این تحلیل، با نگاهی دقیق به ساختار قیمت، سعی کرده‌ایم نواحی حساس بازار را در تایم‌های بلندمدت مشخص کنیم تا بتوانیم در صورت مشاهده‌ی تأییدیه‌های لازم، نقاط ورود و خروج مناسبی برای معاملات پیدا کنیم.

همان‌طور که می‌بینید قیمت موفق به شکست سقف تاریخی خود شده و وارد محدوده‌ی جدیدی شده است که در گذشته‌ی چارت دیتای قیمتی از آن در دست نیست. در چنین شرایطی، برای درک رفتار قیمت، مجبور هستیم تایم‌فریم‌ها را کاهش دهیم تا الگوها، گره‌ها و ساختارهای آشنا را بررسی کنیم. در تایم ماهانه که هنوز کندل رنگ مخالفی شکل نگرفته و در تایم هفتگی، با اینکه کندل نزولی در حال شکل‌گیری است، اما هنوز بسته نشده و سیگنال نهایی صادر نکرده. بنابراین به تایم دیلی رجوع می‌کنیم.

در تایم روزانه، ساختاری به‌وضوح اسپایک‌گونه مشاهده می‌شود که با الگوی کلاسیک 3Drive نیز تطابق دارد. این نوع ساختارها معمولاً نشانه‌ی اشباع در خرید یا فروش هستند که پس از یک روند پرشتاب شکل می‌گیرند. هر Drive در این الگو نشان از یک فاز هیجانی دارد و Drive سوم معمولاً جایی است که بازار آماده‌ی برگشت یا حداقل اصلاح می‌شود.

در این تحلیل، چند سطح و گره‌ی معلاملاتی قیمت شناسایی شده‌اند:

DTL (Dynamic Trend Line): سطح مقاومتی که از ابتدای Drive 1 شروع شده و امتداد یافته. این سطح اولین مانع جدی در مسیر صعود مجدد قیمت است.

TTL (Third Top Level): سطح مقاومتی دیگری که از سقف Drive 3 ترسیم می‌شود. معمولاً در چنین ساختارهایی، این نقطه محل فروش سنگین و برگشت اولیه قیمت است.

گره بیس فلگ: معمولاً در انتهای Drive 1 شکل می‌گیرد و محل اولیه‌ی تصمیم‌گیری بازار است. این گره اغلب محل حمایت در اصلاحات اولیه محسوب می‌شود.

گره بیس پل: منشا حرکت اسپایک بوده و در صورت شکست آن، سیگنال تغییر ساختار روند تقویت می‌شود.

گره شکست خط روند درایورها: در صورت نفوذ به این ناحیه، احتمال تسویه‌ی کامل ساختار و ورود به فاز اصلاح یا برگشت بالا می‌رود.

گره هیدن اسپایک (۵۰٪ اصلاح): که یکی از نواحی کلاسیک بازگشت قیمت در ساختارهای اسپایک‌محور است.

با رفتن به تایم پایین‌تر (مثلاً چهارساعته یا یک‌ساعته)، رفتار قیمت در نزدیکی گره‌های کلیدی را زیر نظر می‌گیریم. مشخصاً قیمت در نزدیکی سطح DTL قرار دارد و واکنش‌هایی همچون سایه‌بلند، هانت (شکار نقدینگی) و عدم شکست قطعی این سطح نشان می‌دهد که بازار در حال تصمیم‌گیری برای ادامه‌ی مسیر است.

اینجا دو سناریو می‌تواند محتمل باشد:

شکست قطعی DTL و تثبیت پایین آن، که نشانه‌ی قدرت فروشندگان و احتمال ادامه‌ی روند نزولی است.

برگشت قیمت از این سطح با تأییدیه‌هایی مثل شکست خط روند صعودی داخلی یا تشکیل پیوت صعودی که به ما اجازه می‌دهد با مدیریت ریسک مناسب، به معامله‌ی خرید وارد شویم.

در حال حاضر، دو گره مهم درگیر کشمکش هستند:

گره‌ی مقاومتی قرمز که مانع صعود بیشتر است.

گره‌ی حمایتی سبز (بیس فلگ) که از ریزش بیشتر جلوگیری می‌کند.

تا زمانی که قیمت در بین این دو محدوده در نوسان است، ورود بی‌محابا به بازار توصیه نمی‌شود. اما اگر قیمت یکی از این گره‌ها را با قدرت بشکند، می‌توان در جهت آن وارد معامله شد.

با توجه به ساختار فعلی و فشار فروش موجود، محتمل‌ترین مسیر در کوتاه‌مدت، تست مجدد گره‌ی حمایتی و تصمیم‌گیری بازار در آن نقطه است. در صورت مشاهده‌ی رفتار حمایتی قوی، می‌توان خرید گرفت با تارگت حرکت به سمت گره‌ی قرمز رنگ. در غیر این صورت، در صورت شکست گره‌ی سبز، اصلاح عمیق‌تر یا برگشت کامل محتمل خواهد بود. PAXG با شکست سقف تاریخی و ورود به محدوده‌ی بدون سابقه، رفتار قیمت در سطوح جدید به‌شدت به نحوه‌ی تشکیل الگوهای قیمتی وابسته شده است. در ساختار اسپایک شکل گرفته، نفوذ یا مقاومت در گره‌های معاملاتی شکل‌گرفته مسیر بعدی قیمت را روشن‌تر می‌کنند. صبر برای گرفتن تأییدیه در سطوح کلیدی با تارگت تا گره‌ی سمت مخالف، بهترین رویکرد در شرایط فعلی است.