الگوی کندلی فرفره (Spinning Top)

بازارشناس
الگوهای کندل استیک
author ریحان کاظمیان
22 روز پیش
الگوی کندلی فرفره (Spinning Top)

تا به حال تجربه شرایطی را داشتید که بازار مسیری را طی می‌کرده، اما به یک‌باره شرایط تغییر کرده و کندلی ظاهر می‌شود که نه به‌طور مشخص صعودی است نه نزولی؟ بدنه‌‌ای کوچک به همراه سایه‌های بلند. یک جورهایی انگار بازار دو دل شده و نمی‌داند باید بالا برود یا پایین بیاید. حالا سوال این است که این کندل چه پیامی برای ما دارد؟ آیا باید نگران باشیم؟ خوشحال شویم؟ یا اصلاً بی‌خیال آن شویم؟

واقعیت این است که خیلی‌ها در این لحظات تصمیمات اشتباه می‌گیرند؛ چون دقیقا نمی‌دانند که با دیدن همچین کندلی باید چه برداشتی کنند. ولی اگر بدانید که این کندل چه می‌خواهد به ما بگوید، ممکن است همان چیزی باشد که از یک ضرر بزرگ جلوگیری می‌کند یا حتی به یک موقعیت خوب معاملاتی ختم می‌شود.

در این آموزش قرار است با کندل فرفره آشنا شویم؛ از شرایط شکل‌گیری و ویژگی‌های ظاهری آن صحبت کنیم تا معانی و تعابیر مختلفی که از آن در دل بازار می‌شود را یاد بگیریم و بدانیم چه وقت‌هایی باید بیشتر حواسمان به آن باشد.

الگوی کندلی فرفره چیست؟

بازارهای مالی همیشه در حال تصمیم‌گیری هستند. قیمت باید به یک سمتی حرکت کند؛ یا صعود کند یا نزول. اما تحت شرایطی این تصمیم‌گیری سخت می‌شود. شک و تردیدی در دل خریداران و فروشندگان می‌افتد که نمی‌دانند بازار را به کدام سمت حرکت بدهند. از نشانه‌های مشهود این اتفاق دیده شدن کندل فرفره یا Spinning Top است.

تصویر شماتیک الگوی کندلی فرفره

کندل‌های فرفره نشان‌دهنده حالت تعادل بین خریداران و فروشندگان هستند. طی زمان شکل‌گیری این کندل، قیمت حرکات صعودی و نزولی شارپی را تجربه می‌کند، اما در آخر، در نقطه‌ای بسیار نزدیک به قیمت باز شدن کندل بسته می‌شود. در نتیجه یک کندل با بدنه‌ای کوچک و سایه‌هایی بلند در بالا و پایین داریم که دقیقاً نشانه‌ای است از بلاتکلیفی در بازار.

برای درک بهتر موضوع، بیایید تصور کنیم که بازار در طول روز تلاش کرده است تا رشد کند، اما به سرعت با فشار فروش مواجه شده و به سمت پایین حرکت می‌کند. پس از آن، خریداران دوباره وارد می‌شوند و قیمت را بالا می‌برند. اما نه آن‌قدر که بتواند بر فروشندگان غلبه کند. در واقع کشمکشی بی‌نتیجه که با بدنه‌ای کوتاه و سایه‌هایی بلند در چارت، خودش را نشان می‌دهد.

نکته جالب اینجاست؛ کندل‌های فرفره حتما نشانه‌‌ای از بازگشت روند نیستند، بیشتر نقش هشداردهنده را دارند؛ هشدار اینکه روند ممکن است در حال تغییر باشد. همه چیز بستگی به کندل بعدی دارد. این کندل بعدی است که می‌تواند فرفره را تبدیل به سیگنالی مهم کند یا آن را بی‌ارزش باقی بگذارد.

اگر در انتهای یک روند صعودی یا نزولی، الگوی فرفره دیده شود، باید هوشیارتر باشیم. اما اگر در دل یک بازار بدون روند کندل فرفره ببینیم، سیگنال خاصی به ما نمی‌دهد؛ چون در این حالت، بی‌تصمیمی بازار از قبل خود را در دل روند خنثی نشان داده است. در حالت کلی، الگوی فرفره به معنی این است که بازار در آستانه یک تصمیم جدی قرار گرفته، اما هنوز تصمیم نهایی را نگرفته است.

وضعیت کندل فرفره در بازار رنج

الگوی کندلی فرفره چه زمانی رخ می‌دهد؟

پشت روانشناسی معاملاتی بازار، همیشه و در هر لحظه ماجرایی وجود دارد. بعضی وقت‌ها ماجرا اینطور است که جنگ و جدل بین خریداران و فروشندگان پایاپای است و هیچ کدام دست بالاتری ندارند. در همین لحظات است که کندل فرفره ظاهر می‌شود و این سیگنال را به تریدرها می‌دهد که پشت پرده این رقابت چه‌خبر است. برای تریدرها هم زمانی این کندل اهمیت پیدا می‌کند که در انتهای روند و در کنار دیگر ابزارهای تحلیل تکنیکال، کندل فرفره را ببینند.

شرایط شکل گیری کندل فرفره

فرض کنید در روند صعودی هستیم و خریداران کنترل کامل بازار را در اختیار گرفته‌اند. ناگهان یک کندل فرفره ظاهر می‌شود؛ یعنی خریداران دیگر قدرت قبل را ندارند و فروشندگان هم به میدان آمده‌اند. این‌جا بازار به یک نقطه‌ تصمیم‌گیری رسیده و منتظر است تا ببیند در کندل بعدی، کدام سمت قدرت بیشتری را به رخ خواهد کشید.

در حالت کلی، اینطور می‌توان گفت که الگوی فرفره وقتی ارزشمند است که در نواحی حساس نمودار ظاهر شود؛ مثلا در انتهای یک روند یا نزدیک به سطوح مقاومتی و حمایتی مهم. اگر هم در دل یک بازار خنثی یا در تایم‌فریم‌های پایین دیده شود، بهتر است صرفاً به عنوان یک رفتار معمولی نوسانی از کنار آن بگذریم.

شکل گیری کندل فرفره در انتهای روند نزولی

الگوی کندلی فرفره را چطور شناسایی کنیم؟

برای اینکه راحت‌تر فرفره را شناسایی کنید، چند معیار ساده در ادامه آورده‌ایم:

  1. بدنه‌ کوتاه کندل: فاصله‌ بین قیمت باز شدن و بسته شدن باید کوچک باشد؛ به‌طوری که بدنه‌ کندل به‌صورت واضح کوتاه‌تر از سایه‌های آن باشد.
  2. سایه‌ بلند بالا و پایین: هر دو سایه باید تقریباً یک اندازه و بلند باشند. اگر یکی از سایه‌ها خیلی کوتاه یا حذف شده باشد، ممکن است با الگوهای دیگری مثل چکش یا مرد دارآویز اشتباه گرفته شود.
  3. محل قرارگیری بدنه در وسط سایه‌ها: بدنه‌ کندل باید تقریباً در مرکز سایه‌ها باشد، نه نزدیک به سقف یا کف. این توازن همان چیزی‌ است که تعادل و شک و تردید برای تصمیم‌گیری را نشان می‌دهد.

نکته‌ مهم دیگر اینکه کندل فرفره می‌تواند هم صعودی باشد و هم نزولی؛ در واقع درباره رنگ خود کندل صحبت می‌کنیم. بر خلاف دیگر الگوی‌های کندلی رایج،‌ در اینجا مهم نیست که کندل فرفره هم جهت با روند قبلی باشد یا خلاف جهت آن. به هر حال، این الگو نشانه‌های تردید را به معامله‌گران می‌رساند.

البته، ابزارهای زیادی در پلتفرم‌های رایجی مثل تریدینگ ویو ساخته شده‌اند که می‌توانند کندل‌های فرفره را با یک کلیک به شما نشان بدهند. توصیه شخصی من این است که سعی کنید بدون استفاده از این ابزارها کندل‌های فرفره را تشخیص بدهید و با کنار هم قرار دادن تکه‌های دیگر پازل تحلیل تکنیکال، بتوانید پشت پرده بازار را برای خودتان روشن کنید.

استراتژی‌های معاملاتی با الگوی کندلی فرفره

الگوی فرفره مثل یک هشدار اولیه در بازار عمل می‌کند؛ نه به‌عنوان یک سیگنال قطعی ورود! اگر بعد از این هشدار، تأییدیه‌های مناسبی گرفتیم، می‌توانیم یک استراتژی معاملاتی معتبر طراحی کنیم. در ادامه، چند استراتژی کاربردی را معرفی می‌کنم که کندل فرفره در تدوین آن‌ها نقش دارد.

استراتژی اول: الگوی فرفره در ناحیه مقاومت یا حمایت

یکی از سیگنال‌های قابل اعتماد کندل فرفره، زمانی است که این کندل در نزدیکی مقاومت یا حمایت ساختاری شکل می‌گیرد. برای مثال اگر فرفره در سقف یک کانال صعودی یا کف یک روند نزولی ظاهر شود، به‌خوبی می‌تواند شروع تغییر روند را نشان دهد.

استراتژی الگوی فرفره در ناحیه مقاومت یا حمایت
  • نقطه ورود: 

اگر فرفره در مقاومت ظاهر شود و کندل تأییدی نزولی بعد از آن تشکیل شود، ورود به معامله فروش در محدوده‌هایی پایین‌تر از کف فرفره انجام می‌شود.
اگر فرفره در حمایت ظاهر شود و کندل تأییدی صعودی بعد از آن تشکیل شود، ورود به  معامله خرید در محدوده‌های  بالاتر از سقف فرفره انجام می‌شود.

  • حد ضرر:
    برای موقعیت فروش: حد ضرر کمی بالاتر از سقف فرفره گذاشته می‌شود.
    برای موقعیت خرید: حد ضرر کمی پایین‌تر از کف فرفره گذاشته می‌شود.
  • نقطه خروج:
    اولین تارگت در نزدیکی حمایت یا مقاومت ساختاری قبلی تعیین می‌شود.
    تارگت دوم با استفاده از ساختار کف یا سقف بعدی در نمودار تعیین می‌شود.

استراتژی دوم: الگوی فرفره با اندیکاتور RSI

زمانی که فرفره با شرایط اشباع خرید یا اشباع فروش در RSI همراه شد، قدرت آن چند برابر می‌شود.

استراتژی الگوی فرفره با اندیکاتور RSI
  • نقطه ورود:
    اگر RSI بالای ۷۰ و فرفره در مقاومت ظاهر شد + کندل تأییدی نزولی: ورود به پوزیشن فروش پیشنهاد می‌شود.
    اگر RSI زیر ۳۰ و فرفره در حمایت ظاهر شود + کندل تأییدی صعودی: ورود به پوزیشن خرید  پیشنهاد می‌شود.
  • حد ضرر: مثل استراتژی اول؛ در نزدیکی پشت کندل فرفره تنظیم می‌شود.
  • نقطه خروج:
    تارگت اول: در برخورد قیمت به اولین سطح حمایتی یا مقاومتی پیش رو در نظر گرفته می‌شود.
    تارگت دوم: خروج در صورت دیدن واگرایی بین RSI و قیمت انجام می‌شود.

استراتژی سوم: الگوی فرفره با تایید حجم معاملات 

زمانی که یک کندل فرفره با حجم معاملات بالا همراه باشد، معمولاً در حال خبر دادن از یک حرکت پرقدرت است.

استراتژی الگوی فرفره با تایید حجم معاملات
  • نقطه ورود: اگر حجم معاملات در کندل فرفره بالاتر از میانگین باشد و کندل بعدی تأییدی ایجاد شود، ورود مطابق آن کندل انجام می‌شود.
  • حد ضرر: کمی پشت کندل فرفره گذاشته می‌شود.
  • نقطه خروج:
    تارگت اول: تا اولین مقاومت یا حمایت مهم قرار داده می‌شود.
    تارگت دوم: خروج در صورت دیدن واگرایی بین RSI و قیمت انجام می‌شود.

نکته مهم: در تمامی این استراتژی‌ها، نسبت ریوارد به ریسک باید حداقل یک به یک باشد؛ یعنی اگر ۱ واحد ریسک می‌کنید، باید به‌دنبال حداقل ۱ واحد سود باشید. در غیر این صورت، ورود به معامله توجیه منطقی ندارد، حتی اگر همه شرایط گفته‌شده شکل گرفته باشد.

نکات مهم در استفاده از الگوی فرفره

برای بهره‌ بردن از هشدارهای کندل فرفره بهتر است به برخی نکات ریز توجه داشته باشید تا بتوانید نتایج بهتری بگیرد. در ادامه، این نکات را به صورت موردی بیان می‌کنیم:

  • فرفره به‌تنهایی سیگنال ورود نیست. این کندل نشانه بلاتکلیفی بازار است؛ برای ورود به معامله، نیاز به تأییدیه داریم (مثلاً کندل بعدی، حجم معاملات، اندیکاتورها یا سطوح حمایت/مقاومت).
  • محل تشکیل کندل اهمیت بالایی دارد. فرفره در نزدیکی مقاومت یا حمایت است که معنا پیدا می‌کند نه در میانه‌ یک روند خنثی و بازار رنج.
  • بدنه کوچک به همراه سایه‌های بلند نشانه‌های فرفره معتبر است. هرچه بدنه کوچک‌تر و سایه‌های بالا و پایین متقارن‌تر باشند، اعتبار الگو بیشتر می‌شود.
  • ترکیب فرفره با اندیکاتورها باعث افزایش دقت می‌شود. استفاده از RSI، MACD، حجم معاملات یا سطوح فیبوناچی در کنار فرفره سیگنال‌های اشتباه را کمتر می‌کند.
  • در روندهای خنثی (ساید)، فرفره اغلب بی‌اثر است. در بازارهای بدون روند، فرفره اغلب نشانه‌ای از برگشت یا ادامه نیست.
  • نسبت ریوارد به ریسک را قبل از ورود مشخص کنید. ورود به معامله صرفاً بر اساس شکل کندل بدون در نظر گرفتن استاپ لاس و تارگت کاری بسیار پرریسک است.
  • کندل فرفره در تایم‌فریم‌های بالاتر معتبرتر است. مثلاً در تایم‌فریم روزانه یا ۴ ساعته، نسبت به ۵ یا ۱۵ دقیقه، سیگنال قابل‌اعتماد‌تری ایجاد می‌کند.
  • تشخیص اشتباه فرفره با دوجی و سایر کندل‌ها رایج است. دقت کنید فرفره بدنه دارد (هرچند کوچک)، ولی دوجی تقریباً بدنه ندارد.
تفاوت دوجی و فرفره

فرفره را دست‌کم نگیرید

کندل فرفره ممکن است در نگاه اول ساده به نظر برسد، اما اگر جای درست و در زمان مناسب ظاهر شود، می‌تواند شما را از ضررهای جدی نجات دهد یا فرصت‌های طلایی را نشان‌تان دهد. مهم این است که آن را به‌درستی تشخیص دهید، با ابزارهای دیگر ترکیبش کنید و بی‌گدار به معامله نزنید. اگر دوست دارید با دنیای کندل‌ها بیشتر آشنا شوید، آموزش‌های دیگر ما را هم مطالعه کنید و تحلیل تکنیکال را مثل حرفه‌ای‌ها یاد بگیرید!

اشتراک گذاری

سوالات متداول

الگوی کندلی فرفره الگوی نزولی است یا صعودی؟

arrow left

آیا الگوی کندلی فرفره همیشه معتبر است؟

arrow left

آیا ابزاری برای شناسایی الگوی کندلی فرفره وجود دارد؟

arrow left
  • نظرات کاربران (0 نظر)

    در بحث پیرامون این دوره آموزشی شرکت کنید!

اشتراک گذاری