الگوی خرچنگ (Crab Pattern)

معامله‌گر
الگوهای هارمونیک
author ریحان کاظمیان
16 روز پیش
الگوی خرچنگ (Crab Pattern)

یکی از اهداف تریدرها یافتن الگویی است که بتواند با دقت بالا نقطه بازگشت قیمت را نشان دهد. الگوی هارمونیک خرچنگ (Crab Harmonic Pattern) یکی از الگوهایی است که می‌تواند در شناسایی نقاط برگشت قیمت کمک‌حال تریدر باشد. الگوی خرچنگ به‌دلیل ساختار منحصربه‌فردش در نسبت‌های فیبوناچی، یکی از دقیق‌ترین ابزارها برای شکار پولبک قیمت محسوب می‌شود. البته، این الگو ظاهر نسبتاً پیچیده‌ای دارد و بهتر است از اساس با ساختار، کاربرد، انواع و نکات کلیدی آن آشنا شویم. این دقیقاً همان کاری است که ما در ادامه این مطلب انجام می‌دهیم.  

الگوی خرچنگ چیست؟

الگوی هارمونیک خرچنگ (Crab Pattern) یکی از دقیق‌ترین الگوهای بازگشتی در تحلیل تکنیکال است که نقاط برگشت قیمت را در بازارهای مالی شناسایی می‌کند. این الگو چهار موج اصلی و پنج سطح کلیدی دارد. سطوح یا همان نقاط کلیدی الگوی خرچنگ با حروف X، A، B، C و D مشخص می‌شوند. اتصال این نقاط به همدیگر، شکلی شبیه به خرچنگ ایجاد می‌کند.

مهم‌ترین ویژگی الگوی خرچنگ، قرارگیری نقطه D در نسبت فیبوناچی ۱۶۱/۸ درصدی از موج XA است. همین ویژگی باعث می‌شود که الگوی خرچنگ، نسبت به سایر الگوهای هارمونیک، قدرت بازگشتی بیشتری داشته باشد. تریدرها معمولاً نقطه D را به‌عنوان یک ناحیه کلیدی برای ورود به معامله در نظر می‌گیرند.

الگوی خرچنگ اولین بار توسط اسکات کارنی (Scott Carney) در سال ۲۰۰۰ معرفی شد. این الگو با وجود ساختار نسبتاً ساده، دقت بالایی دارد و اگر بتوانیم آن را درست تشخیص بدهیم، می‌تواند فرصت‌های معاملاتی سودآوری در اختیارمان قرار دهد. از آنجا که خرچنگ دو نوع صعودی و نزولی دارد، در هر دو جهت بازار می‌توانیم از این الگو برای تعیین نقاط بازگشت قیمت استفاده کنیم. در تصویر زیر، دو الگوی خرچنگ صعودی در سمت چپ و خرچنگ نزولی در سمت راست را مشاهده می‌کنید.

تصویر شماتیک الگوی خرچنگ

 ساختار و شکل الگوی خرچنگ

الگوی خرچنگ از چهار موج اصلی تشکیل شده است که با پنج نقطه کلیدی X، A، B، C و D مشخص می‌شوند. ترتیب و نسبت‌های این امواج بر اساس قواعد خاص فیبوناچی تعیین می‌شوند. اولین موج، یعنی XA، حرکت ابتدایی قیمت را نشان می‌دهد. سپس، قیمت در جهت مخالف حرکت می‌کند و موج AB را تشکیل می‌دهد که معمولاً حدود ۳۸/۲ درصد تا ۶۱/۸ درصد از موج XA را اصلاح می‌کند. موج BC هم به‌عنوان حرکت اصلاحی بعدی معمولاً در محدوده ۳۸/۲ درصد تا ۸۸/۶ درصد از موج AB قرار می‌گیرد.

 ساختار و شکل الگوی خرچنگ

مهم‌ترین و متمایزترین بخش ساختار الگوی خرچنگ، موج CD است که یک حرکت بسیار قوی و سریع در خلاف جهت موج BC را تشکیل می‌دهد. در این مرحله، نقطه D باید روی نسبت فیبوناچی اکستنشن (گسترشی) ۱۶۱/۸ درصد از موج XA قرار بگیرد که یکی از نشانه‌های بارز و اصلی این الگو است.

نقطه D در الگوی خرچنگ معمولاً فراتر از نقطه X قرار می‌گیرد که نشان‌دهنده پتانسیل بازگشت قوی قیمت در آن ناحیه است. این ناحیه معمولاً به‌عنوان PRZ یا همان منطقه بالقوه بازگشت قیمت شناخته می‌شود و در تحلیل‌ تکنیکال از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. شکل ظاهری الگوی خرچنگ معمولاً شبیه به حرف W در حالت صعودی و حرف M در حالت نزولی است. این الگو به خاطر طول زیاد موج CD، ظاهری کشیده‌تر نسبت به سایر الگوهای هارمونیک دارد.

نحوه تشخیص خرچنگ روی نمودار

برای تشخیص الگوی خرچنگ روی نمودار، ابتدا باید حرکات قیمتی را با دقت بررسی و نقاط X، A، B، C و D را شناسایی کنیم. استفاده از ابزارهای فیبوناچی اصلاحی و گسترشی در این مرحله ضروری است؛ زیرا این الگو وابسته به نسبت‌های خاص فیبوناچی است و بدون سنجش دقیق آنها نمی‌توانیم اعتبار الگو را تأیید کنیم.

نسبت‌های کلیدی در ساختار الگوی خرچنگ شامل موارد زیر هستند:

  • موج AB: اصلاحی بین ۳۸/۲ درصد تا ۶۱/۸ درصد از موج XA
  • موج BC: اصلاحی بین ۳۸/۲ درصد تا ۸۸/۶ درصد از موج AB
  • نقطه D: گسترشی برابر با ۱۶۱/۸ درصد از موج XA (اکستنشن)

پس از مشخص شدن این نسبت‌ها و قرارگیری دقیق نقطه D در منطقه PRZ (منطقه بازگشت احتمالی)، معامله‌گر باید رفتار قیمت را در این ناحیه بررسی کند. اگر قیمت به این محدوده واکنش نشان دهد، مثلاً شاهد تشکیل کندل‌های بازگشتی یا واگرایی در اندیکاتورهایی مانند RSI یا MACD باشیم، می‌توانیم از این نشانه‌ها به‌عنوان تأییدیه ورود به معامله استفاده کنیم. همچنین، حجم معاملات در ناحیه D نیز می‌تواند راهنمای خوبی برای تشخیص قدرت بازگشت باشد. حجم بالا در این ناحیه می‌تواند نشانه‌ای از ورود خریداران یا فروشندگان بزرگ و احتمال برگشت قیمت باشد.

برای افزایش دقت در تشخیص الگوی خرچنگ، بهتر است از نرم‌افزارهای حرفه‌ای مثل متاتریدر یا تریدینگ ویو استفاده کنیم. این ابزارها قابلیت ترسیم دقیق نسبت‌های فیبوناچی و تشخیص خودکار الگوهای هارمونیک را دارند و می‌توانیم آنها را با سایر روش‌های تحلیلی ترکیب کنیم.

انواع الگوی خرچنگ

الگوی خرچنگ به دو شکل صعودی یا نزولی ممکن است دیده شود. الگوی خرچنگ صعودی شکلی شبیه به حرف M و الگوی خرچنگ نزولی شکلی شبیه به حرف W دارد. اما شکل ظاهری لزوماً نمی‌تواند شکل‌گیری الگو را تأیید کند. بهتر است با جزئیات بیشتری دو نوع صعودی و نزولی خرچنگ را بشناسیم.

الگوی خرچنگ صعودی (Bullish Crab)

الگوی خرچنگ صعودی یکی از الگوهای بازگشتی در تحلیل تکنیکال است که می‌تواند نشانه‌ای از پایان یک روند نزولی و آغاز یک حرکت صعودی قدرتمند باشد. این الگو معمولاً بعد از یک افت قابل‌توجه در قیمت شکل می‌گیرد و به تریدر این هشدار را می‌دهد که ممکن است قیمت به‌زودی تغییر جهت دهد و به سمت بالا حرکت کند. تشخیص درست این الگو به ما کمک می‌کند تا نقاط ورود مناسب با ریسک کم و پاداش بالا را شناسایی کنیم.

این الگو از نقطه X شروع می‌شود که اغلب یکی از کف‌های مهم قیمتی در نمودار است. پس از تشکیل این نقطه، قیمت شروع به صعود می‌کند و نقطه A را به‌عنوان یک قله اولیه شکل می‌دهد. این حرکت، اولین موج صعودی الگو به‌شمار می‌رود. پس از آن، قیمت از نقطه A عقب‌نشینی می‌کند و بخشی از مسیر XA (معمولاً بین ۳۸/۲ درصد تا ۶۱/۸ درصد) را اصلاح می‌کند. این کاهش، نشان‌دهنده تمایل بازار به تنفس قبل از ادامه حرکت است.

پس از آن، بازار دوباره صعود می‌کند؛ اما به‌اندازه قله A نمی‌رسد و یک قله کوتاه‌تر به‌نام نقطه C ایجاد می‌کند. این نقطه معمولاً بین ۳۸/۲ درصد تا ۸۸/۶ درصد از موج AB را اصلاح می‌کند. در نهایت، به نقطه D در منطقه PRZ می‌رسیم که آخرین و حیاتی‌ترین بخش الگو است. نقطه D نسبتی حدود ۱۶۱/۸ درصدی از موج XA دارد و در این نقطه، انتظار داریم روند نزولی متوقف و قیمت وارد مسیر صعودی شود.

معامله‌گران اغلب با مشاهده این شرایط، در نقطه D وارد موقعیت خرید می‌شوند و حد ضرر خود را کمی پایین‌تر از نقطه D یا X تنظیم می‌کنند تا ریسک معامله را کنترل کنند. شناسایی صحیح این ساختار و ترکیب آن با ابزارهایی مانند واگرایی اندیکاتورها یا کندل‌استیک‌های بازگشتی می‌تواند سیگنال ورود مطمئنی را برای معامله‌گران ایجاد کند.

الگوی خرچنگ صعودی

الگوی خرچنگ نزولی (Bearish Crab)

الگوی خرچنگ نزولی معمولاً پس از یک افزایش قابل‌توجه در قیمت ظاهر می‌شود تا سیگنالی از تغییر مسیر قیمت به سمت اصلاح باشد. تشخیص به‌موقع این الگو به ما کمک می‌کند تا نقاط خروج یا ورود به موقعیت فروش را با ریسک پایین و سود بالقوه بالا شناسایی کنیم. نقطه X به عنوان یکی از سقف‌های مهم قیمتی در نمودار آغازگر خرچنگ نزولی است. سپس، قیمت کاهش می‌یابد و کف اولیه نقطه A را تشکیل می‌دهد. این افت، نخستین موج نزولی الگو به‌شمار می‌رود.

پس از آن، قیمت از نقطه A صعود می‌کند و بخشی از مسیر XA را در حدود ۳۸/۲ تا ۶۱/۸ درصد اصلاح می‌کند. در ادامه، قیمت دوباره کاهش می‌یابد، اما این بار به‌اندازه کف A پایین نمی‌رود، بلکه یک کف کوتاه‌تر در نقطه C شکل می‌دهد که معمولاً بین ۳۸/۲ تا ۸۸/۶ درصد از موج AB را اصلاح می‌کند. در نهایت، با ناحیه کلیدی بازگشت (PRZ) در نقطه D روبه‌رو هستیم که در سطح ۱۶۱/۸ درصدی موج XA قرار دارد. در این ناحیه، انتظار می‌رود روند صعودی متوقف و قیمت وارد مسیر نزولی شود.

تریدرهای حرفه‌ای در نزدیکی نقطه D وارد موقعیت فروش می‌شوند و حد ضرر خود را کمی بالاتر از نقطه D یا X قرار می‌دهند تا ریسک معامله را مدیریت کنند. ترکیب این الگو با ابزارهایی مانند واگرایی اندیکاتورها یا الگوهای کندلی بازگشتی می‌تواند سیگنال فروش قابل اعتمادی فراهم کند و به تصمیم‌گیری دقیق‌تر کمک کند.

الگوی خرچنگ نزولی

کاربرد خرچنگ در معاملات

الگوی خرچنگ نقاط بازگشت بازار را با دقت بالای نسبت‌های فیبوناچی نشان می‌دهد. به همین دلیل، خرچنگ یکی از ابزارهای کلیدی برای شناسایی نقاط ورود و خروج در معاملات است. این الگو معمولاً در نواحی اشباع خرید یا فروش ظاهر می‌شود و از احتمال معکوس‌شدن روند خبر می‌دهد. درصورتی که معامله‌گر بتواند نقطه D را به‌درستی شناسایی کند و تأییدیه‌های تکنیکال مناسبی هم وجود داشته باشد، می‌توانیم با ریسک کم، وارد پوزیشن خرید یا فروش شویم.

یکی دیگر از مزایای کاربرد الگوی خرچنگ، امکان تعیین دقیق حد ضرر و حد سود است. از آنجا که این الگو ناحیه بازگشت احتمالی (PRZ) را به‌وضوح مشخص می‌کند، می‌توانیم حد ضرر را کمی فراتر از این ناحیه و حد سود را بر اساس سطوح فیبوناچی یا نواحی مقاومت و حمایت قبلی تعیین کنیم.

در الگوی خرچنگ، نقطه ورود معمولاً حوالی نقطه D و در نسبت ۱۶۱/۸ درصد موج XA تعیین می‌شود. در حالت صعودی، حد ضرر کمی پایین‌تر از D یا X قرار می‌گیرد و اهداف قیمتی در نقاط C و A هستند. در حالت نزولی هم حد ضرر بالای D یا X تعیین می‌شود و اهداف سود در نقاط C و A قرار دارند. معامله‌گران حرفه‌ای ممکن است برای تعیین تارگت‌ها از نسبت‌های فیبوناچی روی موج AD استفاده کنند.

حد سود و ضرر در الگوی خرچنگ

به این نکته هم باید اشاره کنیم که استفاده ترکیبی از الگوی خرچنگ با سایر ابزارهای تحلیلی مانند واگرایی در RSI یا MACD، الگوهای کندل‌ استیک‌ بازگشتی و تحلیل حجم معاملات می‌تواند احتمال موفقیت معامله را به‌طور چشمگیری افزایش دهد. به همین دلیل است که بسیاری از تریدرهای حرفه‌ای از الگوی خرچنگ در کنار سایر ابزارهای تحلیل استفاده می‌کنند تا تصمیم‌های معاملاتی دقیق‌تر و بهتری بگیرند.

بررسی نمونه کاربردی از الگو خرچنگ در بازار واقعی

در تصویر زیر، یک الگوی هارمونیک خرچنگ نزولی را در نمودار ۱۵ دقیقه‌ای جفت‌ارز یورو/دلار مشاهده می‌کنید. این الگو با پنج نقطه کلیدی X، A، B، C و D مشخص شده و نسبت‌های فیبوناچی دقیقاً نشان می‌دهند که با یک الگوی خرچنگ معتبر مواجه‌ایم. در ابتدا حرکت نزولی از X تا A شکل گرفته و پس از آن، موج AB حدود ۶۰/۶ درصد از XA را اصلاح کرده است. در ادامه، موج BC حدود ۸۸/۹ درصد از موج AB را اصلاح کرده و در نهایت، موج CD هم به شکل یک حرکت تند و تیز صعودی، حدود ۱۶۱/۸ درصد تا بالاتر از موج XA را پوشش داده است.

در نقطه D، ناحیه PRZ مشخص شده که می‌تواند محل ورود به معامله فروش (Sell) باشد. در اینجا با مشاهده نشانه‌هایی از ضعف روند صعودی یا تشکیل کندل معکوس، می‌توانیم وارد موقعیت فروش شویم. حد ضرر هم اندکی بالاتر از نقطه D قرار داده شده است تا در صورت شکست الگو و ادامه روند صعودی، از زیان سنگین جلوگیری شود.

 نمونه کاربردی از الگو خرچنگ در بازار واقعی

فرصت ها و چالش های الگوی خرچنگ

الگوی خرچنگ می‌تواند ابزار مناسبی برای شناسایی نقاط بازگشت قیمت باشد؛ اما مثل هر الگوی تکنیکال دیگری، خرچنگ هم با مزایا و معایبی همراه است که باید در نظر داشته باشیم. این الگو فرصت ورود به معامله با ریسک پایین را فراهم می‌آورد، اما هم‌زمان می‌تواند پیچیده باشد یا در بازارهای نوسانی سیگنال اشتباه ایجاد کند. پس، پیش از به‌کارگیری این الگو لازم است با فرصت ها و چالش های الگوی خرچنگ آشنا شویم.

فرصت‌ها

  • شناسایی دقیق ناحیه PRZ: این الگو با استفاده از نسبت‌های خاص فیبوناچی، ناحیه‌ای بسیار دقیق برای برگشت قیمت مشخص می‌کند.
  • نسبت سود به زیان مطلوب: به دلیل ساختار تهاجمی موج CD، ورود در نقطه D معمولاً ریسک پایین و سود بالایی دارد. منظور از ساختار تهاجمی موج CD این است که این موج معمولاً با دامنه و شتاب بیشتری نسبت به سایر امواج حرکت می‌کند. این ویژگی باعث می‌شود نقطه D به‌عنوان ناحیه‌ای کم‌ریسک با پتانسیل سود بالا در نظر گرفته شود.
  • قابلیت ترکیب خرچنگ با ابزارهای دیگر: می‌توانیم این الگو را با واگرایی‌ها یا الگوهای بازگشتی کندل‌استیک‌ ترکیب کنیم تا اعتبار معاملات افزایش پیدا کند.
  • قابلیت استفاده در تمام بازارها و تایم‌فریم‌ها: از بازار ارز و سهام گرفته تا رمز ارزها، الگوی خرچنگ در شرایط مختلف کاربرد دارد.

چالش‌ها

  • پیچیدگی در شناسایی دقیق نسبت‌ها: یافتن نسبت‌های فیبوناچی دقیق برای امواج مختلف در الگوی خرچنگ به دقت و تمرین زیاد نیاز دارد. همچنین، اکثر تریدرها بدون ابزارهایی مانند فیبوناچی اکستنشن و نرم‌افزارهایی مثل متاتریدر یا تریدینگ ویو، در شناسایی این الگو با مشکل روبه‌رو هستند.
  • احتمال بالای شکست در صورت تایید نگرفتن: اگر در ناحیه D تأییدیه مناسب وجود نداشته باشد، ورود به معامله ممکن است باعث زیان شود.
  • رفتار تند و نوسانی بازار: به دلیل قدرت موج CD، ورود زودهنگام یا دیرهنگام ممکن است معامله‌گر را دچار استرس یا زیان کند.

نکات مهم و رایج‌ترین اشتباهات الگوی خرچنگ

ساختار خاص و تهاجمی الگوی خرچنگ، دقت بالایی در تحلیل معاملات می‌طلبد. هرگونه بی‌توجهی به نسبت‌های فیبوناچی، عدم استفاده از تأییدیه‌های مناسب یا ورود شتاب‌زده به معامله می‌تواند منجر به زیان شود. در ادامه، به مهم‌ترین نکات کاربردی و خطاهایی که معامله‌گران در هنگام استفاده از این الگو مرتکب می‌شوند اشاره می‌کنیم.

  • تمرکز روی نقطه D: نقطه D مهم‌ترین بخش الگو است؛ چون ناحیه بازگشت احتمالی (PRZ) محسوب می‌شود و محل تصمیم‌گیری نهایی است.
  • استفاده همزمان از چند تأییدیه: همیشه همراه با الگو از ابزارهایی مثل واگرایی در مکدی یا RSI، الگوهای کندل‌استیک بازگشتی و تحلیل حجم معاملات کمک بگیرید.
  • ترسیم دقیق فیبوناچی: بدون محاسبه درست نسبت‌های فیبوناچی اصلاحی و گسترشی، اعتبار الگو زیر سؤال می‌رود.
  • رعایت مدیریت ریسک: حتی در بهترین موقعیت‌ها، باز هم نباید ریسک احتمالی بازار را دست کم بگیرید. در الگوی خرچنگ، تعیین حد ضرر کمی فراتر از نقطه D الزامی است.
  • تایم‌فریم مناسب: الگوهای هارمونیک در تایم‌فریم‌های میان‌مدت و بلندمدت، مثلاً ۱۵ دقیقه تا ۴ ساعته، معمولاً عملکرد دقیق‌تری دارند.
  • اهمیت تأییدیه‌ها: به شکل ظاهری الگو اکتفا نکنید. سایر نشانه‌های برگشت قیمت را هم بررسی کنید. به‌طور کلی، استفاده از ابزارهای ترسیمی دقیق و تأییدیه‌های مکمل مانند واگرایی‌ها، کندل‌های بازگشتی و حجم معاملات برای افزایش احتمال موفقیت الزامی است.
  • توجه به نوسانات: ورود بدون در نظر گرفتن جهش‌های قیمتی در موج CD ممکن است حد ضرر را سریعاً فعال کند. در بازارهای پرنوسان در به‌کارگیری الگوی خرچنگ محتاط باشید.
  • احتیاط در بازارهای بدون نقدینگی: اجرای الگو در بازارهایی با حجم پایین می‌تواند سیگنال‌های کاذب بدهد.

خرچنگی که مسیر بازار را عوض می‌کند!

الگوی هارمونیک خرچنگ، با تمام پیچیدگی‌ها و ظرافت‌هایش، می‌تواند برای تریدر هوشمند مثل یک قطب‌نما در دریای پرنوسان بازار عمل کند. اگرچه تشخیص درست نسبت‌های فیبوناچی و صبر برای تأییدهای تکنیکال ممکن است اندکی چالش‌برانیگز باشد، اما با تشخیص صحیح نقطه D می‌توانید در موقعیت مناسب با مدیریت ریسک وارد معامله شوید و منتظر کسب سود بمانید. اگر قواعد بازی را بلد باشید، الگوی هارمونیک خرچنگ می‌تواند به یکی از قدرتمندترین سلاح‌های شما در تحلیل بازار تبدیل شود.

اشتراک گذاری

  • نظرات کاربران (0 نظر)

    در بحث پیرامون این دوره آموزشی شرکت کنید!