الگوی هارمونیک پروانه (Butterfly Pattern)

الگوهای هارمونیک به تحلیلگرهای تکنیکال کمک میکند حرکات قیمتی بازار را با دقت بالاتری پیشبینی کنند. یکی از معروفترین الگوهای هارمونیک، الگوی پروانه (Butterfly Pattern) است که با ساختار خاص و دقیقش، میتواند نقاط برگشت قیمت را بهخوبی نشان دهد. الگوی پروانه ممکن است در نگاه اول، الگوی پیچیدهای به نظر برسد؛ اما ما در این مقاله خیلی ساده و مرحلهبهمرحله شما را با این الگوی هارمونیک و طرز استفاده از آن آشنا میکنیم تا بتوانید بهراحتی از این ابزار قابل اعتماد برای تحلیل بازار استفاده کنید.
الگوی پروانه چیست؟
الگوی پروانه یک الگوی هارمونیک است که شکلی شبیه به یک پروانه با بالهای باز روی نمودار نشان میدهد. این الگوی بازگشتی معمولاً در پایان روندهای قدرتمند تشکیل میشود و میتواند نشانهای از تغییر جهت بازار باشد. اگر این الگو را بهدرستی تشخیص دهیم، به ما کمک میکند تا بتوانیم نقاط احتمالی بازگشت قیمت را شناسایی کنیم. توجه داشته باشید که الگوی پروانه ممکن است در پایان یک روند صعودی یا نزولی ظاهر شود.
الگوی پروانه به دو نوع اصلی الگوی پروانه صعودی و الگوی پروانه نزولی تقسیم میشود. در روندهای صعودی، الگوی پروانه نزولی شکل میگیرد و شکلی شبیه حرف M انگلیسی دارد؛ در حالیکه در روندهای نزولی، الگوی پروانه صعودی شکل میگیرد و شبیه حرف W است.

الگوی پروانه شامل پنج نقطه X و A و B و C و D است که با استفاده از نسبتهای فیبوناچی طراحی میشوند و چهار موج XA، AB، BC و CD ایجاد میکنند. این پنج نقطه نمایانگر چهار حرکت قیمتی هستند که در کنار هم، ساختار کلی الگوی پروانه را شکل میدهند.
مهم است که نسبتهای فیبوناچی در طول موجهای الگوی پروانه دقیقاً رعایت شود؛ به همین خاطر، باید بتوانیم با کمی دقت و تمرین این الگو را بهدرستی روی نمودار تشخیص دهیم. در ادامه، به نکاتی اشاره میکنیم که برای شناخت الگوی پروانه احتیاج داریم.
ساختار و شکل الگوی پروانه
الگوی پروانه از چهار موج اصلی قیمتی تشکیل شده که با نقاط X و A و B و C و D نشان داده میشوند. ترسیم این نقاط به یکدیگر باید شکلی شبیه به M در روندهای نزولی یا شکلی شبیه به W در روندهای صعودی ایجاد کند.

حرکت از نقطه X به A آغاز میشود. سپس سه موج اصلاحی تشکیل میگیرد و در نهایت قیمت به نقطه D میرسد که نقطهای کلیدی در ساختار الگو بهشمار میرود. همین ساختار پنجنقطهای است که به الگو شکل خاصی میدهد و باعث میشود ظاهر آن شبیه یک پروانه با دو بال باز دیده شود.

نکته مهمی که در بررسی ساختار این الگو باید در نظر داشته باشیم، نسبتهای فیبوناچی بین این نقاط است. در ادامه، نسبت هر موج را بررسی میکنیم:
- اولین موجی که شکل میگیرد XA است که میتواند طول متغیری داشته باشد.
- موج دوم AB است. نقطه B باید حدود 78.6 درصد مسیر XA را اصلاح کرده باشد.
- موج سوم BC است که معمولاً باید 38.2 تا 88.6 درصد از مسیر AB را اصلاح کند.
- پس از موج BC، موج CD شکل میگیرد و با رسیدن قیمت به نقطه D کامل میشود. نقطه D معمولاً در سطحی بالاتر از نقطه X در الگوی پروانه نزولی، یا پایینتر از آن در الگوی پروانه صعودی قرار دارد. این نقطه اغلب در سطوح فیبوناچی 127 درصد یا 161.8 درصد از طول موج XA شناسایی میشود.
اگر این نسبتها بهدرستی رعایت نشده باشند، نمیتوان آن را یک الگوی پروانه معتبر دانست. تریدرهای حرفهای با دیدن چنین الگویی، بهویژه در نزدیکی نواحی حمایت یا مقاومت، آن را بهعنوان یک هشدار جدی برای احتمال برگشت قیمت در نظر میگیرند.
نحوه تشخیص الگوی پروانه روی نمودار
برای تشخیص الگوی پروانه روی نمودار، اولین قدم این است که به دنبال یک ساختار پنجنقطهای شبیه به حرف M یا حرف W باشیم. این الگو معمولاً در انتهای یک حرکت قدرتمند صعودی یا نزولی ظاهر میشود و با برگشت قیمت در نقطه D همراه است. بنابراین، باید به نقاطی توجه کرد که قیمت پس از یک روند مشخص، وارد فاز اصلاحی شده و حرکات رفتوبرگشتی منظمی را طی میکند.

با این حال، فقط دیدن یک شکل شبیه پروانه کافی نیست؛ پس از مشاهده ساختار کلی الگو، باید نسبتهای فیبوناچی بین نقاط را بهطور دقیق بررسی کنیم:
- نقطه B باید حدود 78.6 درصد از مسیر XA را اصلاح کند.
- نقطه C معمولاً بین 38.2 درصد تا 88.6 درصد از موج AB را اصلاح میکند.
- نقطه D مهمترین بخش الگو است و در نسبتهای 127 درصد یا 161.8 درصد از موج XA شکل میگیرد.
در پلتفرمهای تحلیل مثل متاتریدر یا تریدینگ ویو بهراحتی میتوانیم این نسبتها را با ابزار فیبوناچی اندازه بگیریم.
یکی دیگر از نشانههای کمکی برای تأیید الگوی پروانه، واکنش قیمت در نزدیکی نقطه D یعنی همان نقطه پایان الگو است. اگر در این ناحیه، کندلهای بازگشتی یا نشانههایی از کاهش قدرت روند مشاهده شود، میتوانیم با اطمینان بیشتری از وجود الگو صحبت کنیم. تشخیص صحیح این الگو نیاز به تمرین و دقت دارد، اما با تکرار و مشاهده مثالهای مختلف، بهمرور چشمتان به ساختار آن عادت میکند.
انواع الگوی پروانه
الگوی پروانه به دو نوع اصلی تقسیم میشود:
- الگوی پروانه صعودی (Bullish Butterfly)
- الگوی پروانه نزولی (Bearish Butterfly)
الگوی پروانه صعودی در پایان روند نزولی شکل میگیرد و میتواند نشانهای از بازگشت قیمت به سمت بالا باشد. الگوی پروانه نزولی هم در پایان روند صعودی شکل میگیرد و میتواند هشداری برای شروع یک حرکت نزولی باشد. این دو نوع از نظر ساختار هندسی یکسان هستند؛ اما جهت حرکات قیمت و محل قرار گرفتن آنها در روند بازار تفاوت دارد. در ادامه، هر یک از این انواع را با جزئیات بیشتری بررسی میکنیم.
الگوی پروانه صعودی (Bullish Butterfly)
الگوی پروانه صعودی در پایان یک روند نزولی شکل میگیرد و نشاندهنده احتمال برگشت روند به سمت بالا است. حرکت اول از X به A نزولی است. نقطه B باید حدود 78.6 درصد از مسیر XA را اصلاح کند و نقطه C باید بین 38.2 تا 88.6 درصد از موج AB را طی کند. نقطه D مهمترین بخش الگو است و در نسبتهای 127 درصد یا 161.8 درصد از موج XA شکل میگیرد.
اگر بتوانیم این الگو را بهدرستی تشخیص بدهیم، باید منتظر یک فرصت خرید (Buy) در نقطه D باشیم. کندلهای بازگشتی یا واگرایی در RSI همگی میتوانند تأیید کنند که D یک نقطه برگشت کلیدی است.

الگوی پروانه نزولی (Bearish Butterfly)
پروانه نزولی معمولاً در نزدیکی سقفهای قیمتی ظاهر میشود و تریدرها با استفاده از آن، به دنبال شناسایی نقاط احتمالی برگشت بازار به سمت پایین هستند. در ساختار این الگو، موج اول از نقطه X به A یک حرکت صعودی است. بعد از آن، اصلاحهایی در قالب سه موج دیگر شکل میگیرد که باید نسبتهای مشخصی از فیبوناچی را رعایت کنند.
موج AB باید حدود 78.6 درصد از مسیر XA را اصلاح کند و موج BC هم باید بین 38.2 درصد تا 88.6 درصد از موج AB را پوشش بدهد. نقطه D بالاتر از نقطه X قرار میگیرد و معمولاً در نسبتهای 127 درصد یا 161.8 درصد موج XA ظاهر میشود.
نقطه D در این الگو نقش کلیدی دارد، چون بهعنوان ناحیهای برای ورود به موقعیت فروش در نظر گرفته میشود. زمانی که قیمت به این نقطه میرسد و نشانههایی از ضعف روند صعودی دیده میشود، احتمال شروع یک حرکت نزولی زیاد است. سیگنالهای بازگشتی مثل کندل دوجی، ستاره عصرگاهی یا واگرایی در RSI همگی میتوانند احتمال آغاز روند نزولی را افزایش دهند.

کاربرد الگوی پروانه در معاملات
مهمترین کاربرد الگوی پروانه در نمودار، تشخیص نقاط احتمالی چرخش روند است. در این الگو، نقطه D آخرین نقطهای است که بعد از چهار موج قیمتی شکل میگیرد. اگر الگوی پروانه صعودی باشد، نقطه D در انتهای یک روند نزولی قرار میگیرد و به عنوان ناحیهای برای خرید در نظر گرفته میشود. در مقابل، در الگوی پروانه نزولی، نقطه D در انتهای یک روند صعودی ظاهر میشود و ناحیهای برای فروش است. در هر دو حالت، نقطه D منطقهای با احتمال برگشت قیمت است که پس از شناسایی آن، میتوانیم با ریسک مدیریتشده وارد معامله شویم.
پس از شناسایی الگو، بسیاری از تریدرها منتظر میمانند تا یک الگوی کندلی بازگشتی مثل چکش یا ستاره عصرگاهی تأیید کند که قیمت آماده برگشت است. این تأیید میتواند دقت ورود در نقطه D را بالا ببرد و جلوی ترید بر اساس سیگنال اشتباه را بگیرد. همچنین، اگر نقطه D در نزدیکی یک ناحیه قدرتمند حمایت یا مقاومت قرار بگیرد، احتمال برگشت قیمت بیشتر میشود.
نکته دیگری که کار ترید با الگوی پروانه را در معاملات قابلاعتمادتر میکند، استفاده از واگرایی در اندیکاتورهاست. اگر در نزدیکی نقطه D، بین قیمت و اندیکاتورهایی مثل RSI یا مکدی واگرایی دیده شود، با ضعف روند و احتمال برگشت قیمت روبرو هستیم.
تریدرها معمولاً در ناحیهای نزدیک به نقطه D، یعنی جایی که انتظار میرود قیمت برگردد، وارد معامله میشوند. حد ضرر (استاپ لاس) هم معمولاً کمی پس از نقطه D تعیین میشود؛ چون اگر قیمت از این ناحیه عبور کند، یعنی الگو نامعتبر شده است. حد سود هم اغلب در چند مرحله تعیین میشود. اولین هدف حد سود میتواند بازگشت قیمت تا نقطه C باشد. اگر روند ادامه پیدا کند، نقاط A و حتی سطوح فیبوناچی مثل 61.8 درصد یا 100 درصد از موج CD میتوانند اهداف بعدی باشند. بیایید با یک مثال کاربردی، نحوه معامله با الگوی پروانه را با هم مرور کنیم.
بررسی نمونه کاربردی از الگوی پروانه در بازار واقعی
در تصویر زیر، نمودار چهارساعته جفتارز پوند/دلار (GBP/USD) را مشاهده میکنید. در این نمودار، چهار حرکت اصلی XA، AB، BC و CD در یک الگوی پروانه نزولی شناسایی شدهاند. پس از حرکت XA، یک حرکت اصلاحی داریم که به میزان 78.6 درصد از XA برگشته است. سپس، حرکت BC تقریبا 38.2 درصد از مسیر AB را اصلاح کرده و در نهایت، با موج CD مواجه هستیم که 161.8 درصد از مسیر BC ادامه پیدا میکند و D در نقطهای بالاتر از X ایجاد میشود.
وقتی قیمت به انتهای نقطه D و محدوده فیبوناچی 161.8 درصد میرسد، الگو کامل شده و تریدر میتواند منتظر بازگشت قیمت به سمت پایین باشد. در این موقعیت الگو وارد یک روند نزولی جدید خواهد شد و تریدرها معمولاً اقدام به فروش میکنند.
در تصویر زیر، خط زردرنگ بالاتر از نقطه D، حد ضرر (Stop Loss) را نشان میدهد. حد ضرر کمی بالاتر از نقطه D در نظر گرفته میشود تا اگر پیشبینی اشتباه از آب درآمد، زیان معامله کنترل شده باشد. همچنین در این مثال، سطوح حمایتی مختلفی بر اساس نسبتهای فیبوناچی در مسیر نزول قیمت در نظر گرفته میشوند؛ زیرا احتمال واکنش قیمت در این نواحی وجود دارد. بنابراین، حد سود را میتوانیم در سطوحی مثل نقاط B یا C بهعنوان اهداف اول و دوم تعیین کنیم. بعضی از تریدرها هم نسبت ریسک به ریوارد یک به دو یا بیشتر را در نظر میگیرند.

فرصت ها و چالش های الگو پروانه
الگوی پروانه یک ابزار دقیق و قدرتمند در دست تریدرها است که میتواند با دقت بالایی نقاط بازگشت قیمت را مشخص و فرصتهای مناسبی برای ورود به معاملات فراهم کند. با این همه، پیچیدگی ساختار این الگو و نیاز به تشخیص دقیق نسبتهای فیبوناچی، از چالشهای اصلی الگوی پروانه است که میتواند کار را برای معاملهگران مبتدی کمی دشوار کند. به همین دلیل، بهتر است با فرصت ها و چالش های الگو پروانه بهطور کامل آشنا باشیم.
فرصتها
- تشخیص زودهنگام نقاط بازگشت بازار: الگوی پروانه به معاملهگران کمک میکند تا نواحی احتمالی برگشت روند را، پیش از آنکه تغییر جهت واضحی در نمودار ظاهر شود، پیشبینی کنند.
- سازگار با تایمفریمهای مختلف: این الگو در تمامی تایمفریمها، از نمودارهای دقیقهای تا هفتگی، قابل شناسایی و استفاده است.
- ترکیبپذیری با دیگر ابزارهای تکنیکال: الگوی پروانه را میتوانیم در کنار اندیکاتورهایی مانند RSI و MACD و همچنین، سطوح حمایت و مقاومت برای تأیید سیگنالها به کار ببریم.
- قابل استفاده در هر دو جهت بازار: دو نوع اصلی الگوی پروانه، الگوی صعودی و نزولی هستند که امکان معامله در هر دو روند بازار را فراهم میکنند.
- دقت بالا در تعیین نقاط ورود و خروج: با استفاده از نسبتهای فیبوناچی دقیق، این الگو نقاط ورود، حد سود و حد ضرر را نسبتاً مشخص و شفاف تعیین میکند.
- قابل استفاده در بازارهای مختلف: ساختار الگوی پروانه در بازار کریپتو، فارکس، سهام یا کالا، قابل انطباق و کارآمد است.
- امکان بکتست و بررسی دقیق عملکرد در گذشته: این الگو را میتوانیم در دادههای گذشته بررسی و تست کنیم. بنابراین، امکان ارزیابی عملکرد الگوی پروانه پیش از اجرای آن در معاملات زنده وجود دارد.
- نسبتهای فیبوناچی واضح و قابلتکرار: از آنجا که الگو بر اساس نسبتهای ریاضی خاصی استوار است، امکان تکرار و بررسی علمی آن در دادههای مختلف وجود دارد.
چالشها
- پیچیدگی در تشخیص دقیق ساختار: تشخیص دقیق نقاط X، A، B، C و D نیازمند تمرین و دقت بالاست و برای افراد تازهکار ممکن است گیجکننده باشد.
- نیاز به شناخت دقیق نسبتهای فیبوناچی: بدون آشنایی کامل با سطوح فیبوناچی و درصدهای استاندارد آن، شناسایی صحیح الگو ممکن نیست. همچنین، هرگونه اشتباه در اندازهگیری فیبوناچی میتواند به تحلیل نادرست منجر شود.
- احتمال بالا برای شناسایی اشتباه الگو: بسیاری از حرکات قیمتی ممکن است شبیه به الگوی پروانه به نظر برسند، اما در واقع الگوی پروانه نیستند. درک و شناسایی این الگو، بهخصوص برای افرادی که تازه وارد دنیای تحلیل تکنیکال شدهاند، ممکن است دشوار باشد.
- ریسک شکست الگو در شرایط پرنوسان: در بازارهای بیثبات یا بازارهایی مثل بازار کریپتو که بهشدت تحت تأثیر اخبار هستند، حتی الگوهای دقیق هم ممکن است به درستی کار نکنند و با شکست مواجه شوند. همچنین، در بازارهای بدون روند و رِنج، شناسایی الگوی پروانه دشوار و کاربرد آن محدود میشود.
- نبودِ تضمین عملکرد در آینده: مثل همه الگوهای تکنیکال، کارکرد درست الگوی پروانه در گذشته تضمینی برای سوددهی آن در آینده نیست.
- تداخل با سایر الگوهای هارمونیک: گاهی اوقات ساختار قیمتی میتواند مشابه گارتلی، خفاش یا خرچنگ باشد و تشخیص بین این الگوها دشوار شود. الگوی گارتلی هم شبیه به پروانه است، با این تفاوت که در الگوی گارتلی نقطه D معمولاً داخل محدوده موج XA و در نسبت 78.6 درصد قرار میگیرد، درحالی که در الگوی پروانه نقطه D فراتر از نقطه X میرود و در نسبت 127 درصد یا 161.8 درصد قرار میگیرد. این تفاوتهای ظریف در نسبتهای فیبوناچی باعث میشود گاهی الگوها با یکدیگر اشتباه گرفته شوند.
- امکان سیگنالهای کاذب زیاد در تایمفریم پایین: در تایمفریمهای پایینتر، نویزهای قیمتی بیشتر هستند و احتمال شناسایی نادرست الگو افزایش مییابد. همچنین، گاهی الگو بهصورت کامل یا ایدئال ظاهر نمیشود.
نکات مهم و رایجترین اشتباهات در الگوی پروانه
در استفاده از الگوی پروانه، توجه به دقت نسبتهای فیبوناچی، انتخاب صحیح نقاط اصلی X، A، B، C و D و ترکیب آن با ابزارهای دیگر بسیار حیاتی است. یکی از رایجترین اشتباهات معاملهگران، تشخیص نادرست ساختار الگو یا شتابزدگی در ورود به معامله قبل از تکمیل الگو است. همچنین، نادیده گرفتن سایر تأییدیهها مثل واگرایی یا میزان حجم معاملات میتواند منجر به سیگنالهای اشتباه و ضرر شود.
تمرین مداوم، صبوری و استفاده از سایر ابزارهای تکنیکال، کلید موفقیت در بهرهگیری از این الگو است. در ادامه، به چند نکته مهم اشاره میکنیم که بهتر است هنگام معامله با الگوی پروانه در نظر بگیرید:
- نسبتهای فیبوناچی را دقیق رعایت کنید. هرگونه انحراف در اندازهگیری نسبتها میتواند کل ساختار الگو را بیاعتبار کند.
- با چند تایمفریم کار کنید. ابتدا الگو را در تایمفریم بزرگتر پیدا کنید، سپس در تایمفریم کوچکتر دنبال نشانههای ورود باشید.
- از واگراییها استفاده کنید. بررسی واگرایی بین قیمت و اندیکاتورهایی مانند RSI و MACD در نقطه D میتواند اعتبار الگو را افزایش دهد.
- به حجم معاملات توجه داشته باشید. افزایش حجم در نزدیکی نقطه D معمولاً نشانهای از ورود بازیگران بزرگ و افزایش احتمال برگشت قیمت است.
- از کندلهای بازگشتی در نقطه D استفاده کنید. کندلهایی مثل کندل چکش یا دوجی میتوانند تأییدیههای خوبی برای ورود باشند.
- به سطوح حمایت و مقاومت توجه کنید. اگر نقطه D با یک سطح مهم تکنیکال همپوشانی داشته باشد، اعتبار الگو بیشتر میشود.
- از سطوح فیبوناچی برای تعیین حد سود استفاده کنید. سطوح 61.8 درصد، 100 درصد یا حتی 161.8 درصد میتوانند تارگتهای سود باشند.
- از تایمفریمهای بزرگتر استفاده کنید. تایمفریمهای 4 ساعته، روزانه یا هفتگی سیگنالهای معتبرتری ارائه میدهند. تایمفریمهای خیلی کوچک نویز زیادی دارند.
- استراتژی و مدیریت ریسک مشخص داشته باشید. تنها بر مبنای ظاهر شدن الگو وارد معامله نشوید. حتماً حد ضرر و حد سود تعیین کنید و به فکر مدیریت ریسک باشید.
- نظم و صبر کافی داشته باشید. شناسایی دقیق الگوهای تکنیکال، خصوصاً الگوی پروانه نیاز به صبر و تحلیل دقیق دارد. عجله در ورود به بازار باعث اشتباه میشود.
- از ابزارهای کمکی استفاده کنید. برای تحلیل صحیحتر، از اندیکاتورها، حجم معاملات یا سطوح کلیدی حمایت و مقاومت استفاده کنید.
علاوه بر این موارد، توجه داشته باشید که هیچ الگویی مطلق نیست و حتی اگر همهچیز هم بهظاهر درست باشد، باز هم باید احتمال شکست را در نظر بگیرید و مدیریت ریسک داشته باشید.
پرواز در ترید با الگوی پروانه
الگوی پروانه یکی از دقیقترین الگوهای هارمونیک است که با ساختار منظم و نسبتهای فیبوناچی خاص، به تریدرها کمک میکند نقاط احتمالی برگشت قیمت را شناسایی کنند. اگرچه ظاهر این الگو پیچیده به نظر میرسد، اما با تمرین و دقت میتواند به ابزاری بسیار کاربردی برای ورود و خروج در بازار تبدیل شود. البته نباید فقط به شکل ظاهری آن تکیه کنیم؛ شکی نیست که ترکیب این الگو با ابزارهایی مثل واگراییها، کندلهای بازگشتی و حجم معاملات میتواند دقت تصمیمگیری ما را در معاملات چند برابر کند.
اشتراک گذاری
-
نظرات کاربران (0 نظر)
در بحث پیرامون این دوره آموزشی شرکت کنید!